۴ سال پیش از خیانت همسرم مطلع شدم …

۴ سال پیش از خیانت همسرم مطلع شدم

خیانت همسران یکی از مخرب ترین عواملی هست که زندگی زناشویی را می تواند تحت تاثیر خود قرار دهد.

چه بسا زندگی های مشترک بسیاری که به واسطه این عمل دچار بحران های طولانی مدت و یا فروپاشی شده است .

در زیر مشکل خانمی که شوهرش دچار لغزش شده است را به همراه پاسخ مشاور خانواده به این مشکل را با هم مطالعه می کنیم.

من خانمی ۵۵ ساله , فوق لیسانس, دبیربازنشسته و همسرم ۵۸ ساله, فوق لیسانس کارمند هستند.۲۶ سال است که ازدواج کرده ام .

۴ سال پیش از خیانت همسرم مطلع شدم و بخاطر فرزندانم و قول به ترک رابطه از طرف همسرم، زندگی مشترک را ادامه دادم.

اما در این ۴ سال، در جهنمی از شک و تردید به سر می برم. تمام رفتارهای شوهرم برایم مشکوک است و ترس از ایجاد رابطه ی مجدد با همان فرد یا زنان دیگر، درونم را ذوب کرده است.

بی حوصله شده ام . ورزش، تفریح، کارو… شعله های عدم امنیت، شک و تردید را از درونم پاک نمی کند. به یک روانشناس مراجعه و حدود چند ماهی مشاوره کردم اما اثری نداشت.

میرمجید سعیدی ؛ مشاوره خانواده با رویکرد دینی

۴سال پیش شما متوجه این موضوع شده اید به خاطر این مساله شما به زندگی مشترک خود ادامه داده اید. یعنی یک نوع مصلحت اندیشی کرده اید .

در آیه ۱۲۸ سوه نساء هم خداوند متعال به این موضوع اشاره کرده است و می فرماید اگر همسرتان راه خطایی را در پیش گرفت اما بعدا توبه کرد شما می توانید بنا بر مصلحت و صلاح فرزندانتان به زندگی خود ادامه دهید. شما کار درستی انجام داده اید.

در روانشناسی مثبت نظریه ای به نام نظریه A-B-C-D-E-F وجود دارد که می گوید برای رفع بدبینی و تفکرات منفی ذهن شما از همسرتان باید از تکنیک هایی استفاده کنید تا آنها را بتوانید کنار بگذارید.

یعنی شما اگر بخواهید تا ابد خودتان را با این حرف ها عذاب دهید خودتان را با دست خودتان افسرده می کنید.

صاحب این نظریه سلیگمن در کتاب خود مطرح می کند که شما باید عینک خوش بینی به ذهنتان بزنید تا بتوانید نگاهتان را به مسائل عوض کنید.

کتابی که در این زمینه تالیف شده است در ایران هم موجود است و با مبانی فرهنگی و دینی ما نیز تداخلی ندارد.

سلیگمن می گوید که شما باید برای آوردن شادکامی جدولی را تهیه کنید در قسمت A پیشامد خود را بنویسید یعنی همسرم خیانت کرد.

در قسمت B برداشت و احساس خود را بنویسید از این کار، مثل اینکه همسرم دیگر من را دوست ندارد. در قسمت بعد نتیجه گیری خود را می نویسید مثل اینکه : همسرم دیگر این زندگی را نمی خواهد.

در قسمت بعد نتایج خودتان را زیر سوال ببرید و بگویید شاید همسرم گرایشات خاصی دارد یا نیازهایی دارد که برطرف نشده است.

در قسمت بعد نتایج خود را بازبینی کنید و می فهمید که با سرزنش خود کاری از پیش نمی رود و باید به فکر حل این مشکل باشید و به روانشناس حاذق تری مراجعه کنید.

در قسمت پایانی به این نتیجه می رسید که با افکار ناگوار نباید کنار آمد و باید تصمیم به تبدیل آنها به افکار مثبت تری داشته باشید.