"> با دعوای کودکان چه کنیم ؟ دخالت کنیم یا نه ؟ - مهکام
مشاوره آنلاین مهکام

با دعوای کودکان چه کنیم ؟ دخالت کنیم یا نه ؟

با دعوای کودکان چه کنیم ؟

حتما شما هم خودتان یا با این مشکل مواجه بودید و یا زیاد از پدر و مادرها جملاتی مثل این را شنیده اید : با دعوای کودکان چه کنیم ؟ در دعوای کودکان وظیفه بزرگتر ها چیست ؟ چگونه دعوای بچه ها را متوقف کنیم ؟ در دعوای کودکان وظیفه بزرگترها چیست ؟ براستی با دعوای کودکان خود چه کنیم ؟

برای پاسخگویی به این سوالات و مشکلات در رابطه با دعوای کودکان با یکدیگر از نظر خانم جنت لنزبری که ترجمه شده است استفاده می کنیم .

خانم لنزبری عضو گروه  RIE هستند. این گروه توسط خانم مگدا گربر٬ نزدیک به نیم قرن پیش تاسیس شده که رویکرد آن در یک جمله : “تربیت نوزادان و کودکان همراه بااحترام” است.

توصیه های ایشان بسیار جالب و کاربردی می باشد. امیدواریم که در تربیت نوزاد و کودک شما هم موثر واقع شود.

زمان دخالت در دعواهای کودکان را تشخیص بدهید.www.mehcom.com

زمان دخالت در دعواهای کودکان را تشخیص بدهید.www.mehcom.com

حال به بررسی وظایف والدین و نحوه برخورد زمانی که دعوای کودکان با هم رخ می دهد از زبان خانم جنت لنزبری می پردازیم :

به کودکان کمک کنیم اختلافات خود را حل کنند ما چگونه و تحت چه قوانینی در دعوای بچه ها با یکدیگر اجازه دخالت داریم

اگر امکانش وجود داشت من قطعا از اختلاف و دعوا جوری فرار می کردم که گویا دارم از طاعون فرار می کنم، ولی حقیقت اینجاست که من در یک حباب پلاستیکی زندگی نمی کنم.

هر روز زندگی من پر است از ارتباط با آدمهای مختلف از جمله خانواده، دوستان، همکاران و غریبه ها (مثل تبلیغ کننده تلفنی که موقع شام یادش می افتد تلفن کند) . در نتیجه من نیاز دارم که به طور مستمر از مهارتهای “حل اختلاف” استفاده و آنها را در خودم تقویت کنم.

خوشبختانه من الهام بخش ترین معلمان دنیا را دارم :

نوزادان و کودکان نوپایی که در کلاسهایم هستند. اگر من بتوانم نصف این کوچولوها، به صورت مستقیم با اختلافات و تعارضات روبرو شوم و سعی کنم آنها را به طور کامل حل کنم، در زندگی مشکلی نخواهم داشت.

چه کارهای دیگری می توانیم انجام دهیم که به کودکان کمک کنیم اختلافاتشان را مدیریت و حل کنند؟ در یک جمله، به بچه ها اجازه دهیم اختلاف و دعوا را تحت نظر و حمایت ما تجربه کنند.

ما از کجا یاد می گیریم که اختلافاتمان را حل کنیم ؟

  ما چه در زمینه نوع نگرش و چه در زمینه رفتارمان بیشترین تاثیر را از والدینمان می پذیریم (که اصلا تعجب برانگیز نیست). والدین اولین الگوهای ما هستند و ما با مشاهده نحوه کنار آمدن آنها با اختلافاتشان و مهمتر از آن، از روی نوع ارتباط آنها با خود ما ، این مطلب را فرامی گیریم.

این درسهای زیربنایی که در سالهای اولیه زندگی در وجود ما نهادینه می شود، بخشی از روان ما می شود و می تواند بر سایر دیدگاههایی که ما به صورت عقلانی در سالهای بعدی زندگی کسب می کنیم، در عمل برتری یابد.

ما همچنین در خلال اولین ارتباطهای خود با خواهر و برادر و همبازی هایمان، مهارت های حل اختلاف مان را ایجاد می کنیم. ما از طریق آزمون و خطا می فهمیم که چگونه باید به نتایج دلخواه برسیم.

نتیجه دلخواه می تواند بیان احساسمان باشد یا تعیین کردن یک محدوده شخصی برای خودمان به شکلی که ارتباطمان هم با طرف مقابل خراب نشود (البته مگر این که طرف مقابل، تبلیغ کننده تلفنی باشد).

پیشنهاد مطالعه:  روشهای تربیت عاطفی و اجتماعی فرزندان در دوره راهنمایی یا دوره اول دبیرستان

حل اختلاف بیشتر یک هنر است تا علم، چرا که هر موقعیتِ اختلافی برای خودش دارای شرایط بی همتا و ویژه ایست. وضعیت عصبی ، نوع نگرش و تجربیات گذشته هر فرد ، هر کدام نقشی در این موقعیتها ایفا می کنند.

آیا باید در این موقعیتها بحث کنیم ؟مقاومت کنیم؟ تسلیم شویم؟ یا صرفا بگذاریم برویم؟  نمی توان یک رویکرد ثابت برای همه موقعیتهای اختلافی تعریف کرد.

پس همه ما باید تا جایی که می توانیم در این زمینه تمرین کنیم و این قضیه در مورد بچه های کوچک بیشتر صدق می کند. بجز این که کودکان را در معرض موقعیت های اجتماعی قرار دهیم (مثل فرستادن به منزل دیگران برای بازی یا پارک بردن بچه ها).

با دعوای کودکان چه کنیم ؟ دخالت کنیم یا نه ؟www.mehcom.com

با دعوای کودکان چه کنیم ؟ دخالت کنیم یا نه ؟www.mehcom.com

چه کارهای دیگری می توانیم انجام دهیم که به کودکان کمک کنیم اختلافاتشان را مدیریت و حل کنند؟

در یک جمله، به بچه ها اجازه دهیم اختلاف و دعوا را تحت نظر و حمایت ما تجربه کنند.

فراهم کردن این حمایت به معنای آنست که بدانیم کی و چگونه  باید در دعوای کودکان با هم مداخله کنیم.

در زیر تعدادی از باید ها و نبایدهای مداخله کردن در دعواهای کودکان را آورده ام:

1- اختلاف را برای آنها حل نکنید.

ما تمایل داریم یک روبان صاف و صوف دور مخالفت های بچه هایمان بپیچیم و از نمایش احساساتشان جلوگیری کنیم و مقاومت در برابر این تمایل برای ما جدا کار سختی است.  اما مداخله های ما تنها چیزی که به بچه ها می آموزد اینست که آنها برای درست کردن این مشکلات به ما وابسته هستند و قادر نیستند اختلافاتشان را خودشان مدیریت کنند.

منظور از حل کردن اختلاف کودکان با هم ، یک چنین مواردی می باشد :

مثلا این که از بچه بخواهیم اسباب بازیهاش را به دیگران بدهد یا نوبتی بازی کنند. همچنین پیشنهادهایی مثل این که :”نظرتون چیه که هر دوتاتون با هم سطل رو بگیرین و ببرین؟  آفرین! دقیقا همینطوری. خیلی خوبه!”

چالش عمده برای والدین آنست که به جای آن که اجازه دهند ناراحتی و بی صبری بر آنها غلبه کند، بگذارند بچه ها با امنیت کامل در یک اختلاف داخل شوند و به روش خودشان آن را حل کنند. هرچقدر در این موقعیت ها بیشتر بگوییم و انجام دهیم، بچه های ما کمتر یاد می گیرند که این مشکلات را خودشان مدیریت کنند. صبر واعتماد،  مقدمه آموزش است.

2- درباره مراقبت از بچه ها کم توجهی نکنید.

بعضی به اشتباه تصور می کنند تربیت همراه بااحترام بچه ها یعنی این که به جای آنکه به صورت فیزیکی برای حل مشکل مداخله کنیم، صرفا به آنها بگوییم نزن، گاز نگیر و غیره . در حالی که کودکان به هر دوی این کارها نیاز دارند.

آنها نیاز دارند که ما آماده باشیم که تا جای ممکن از این رفتارهای خطرناک آنها جلوگیری کنیم. ما می توانیم در چنین مواقعی با قرار گرفتن فیزیکی بین بچه ها یا نگه داشتن دست بچه ها از برخوردهای فیزیکی خطرناک ممانعت کنیم.

همچنین خوب است بچه ای که در گذشته یک چنین رفتارهایی از خود بروز داده است (یا بچه ای که در یک روز خاص به نظر می رسد حالت طبیعی ندارد) را به آرامی در تمام لحظات مثل سایه دنبال کنیم.

حل اختلاف بیشتر یک هنر است تا علم

3- با توضیح واضحات بچه ها را شرمنده نکنید و برای آنها سخنرانی ننمایید.

یکی از اهداف ما باید این باشد که به کودکان کمک کنیم اعتماد به نفس لازم برای مدیریت اختلافاتشان را در خود ایجاد کنند ولی حقیقت اینجاست که اغلب توصیه هایی که کارشناسان در این زمینه می کنند، اعتماد به نفس را از بین می برد.

پیشنهاد مطالعه:  علاقه کودکان به والدین

دوستی این مکالمه با معلم کودکش را برایم تعریف می کرد: ” وقتی من پرسیدم که معلم موقع دعوای بچه ها چکار می کند ، یک چنین جوابی به من داد : من به بچه نشون می دم که چکار کرده. می گم به صورت جان (John ) نگاه کن، دردش گرفته. می بینی چقدر ناراحته؟ می بینی کارت چقدر باعث اذیت کردن جان شده ؟”

به دوستم گفتم که این مدل برخورد همیشه باعث ناراحتی من می شود. این یک روش تند و بی سیاست برای برخورد با کودکان است که باعث احساس شرم در بچه ها می شود و فهم و شعور آنها را زیر سوال می برد.

کودکان از همان لحظه تولد بسیار حساس تر از ما هستند و در نتیجه غیرممکن است که احساسات اطرافیانشان را متوجه نشوند. زدن و هل دادن بیش از آنکه “جان” را تحت تاثیر قرار داده باشد، درون بچه ای که این کارها را کرده متاثر می کند.

می توان گفت که بچه ها این کارها را تحت تاثیر هیجانات لحظه ای خود انجام می دهند و هیچ کنترلی روی این رفتارهای خود ندارند و ما باید به این بچه ها کمک کنیم نه این که عوارض کارهایشان را به رخشان بکشیم.

4- از جملات امری استفاده نکنید و با کلمات و لحن عصبانی حرف نزنید.

این کار نیز سبب ایجاد شرم می شود، اعتماد به نفس را تحلیل می برد و با ایجاد حس جلب توجه منفی در کودکان، باعث تکرار این رفتارهای نامطلوب توسط آنها می گردد.

5- طرف کسی را نگیرید.

وقتی طرف یکی از بچه ها را می گیریم، بچه ای که طرفش را نگرفته ایم معمولا خودش را یک ” بچه بد” یا یک “قربانی بی پناه” می بیند.

تا اینجا “نباید ها” را شرح دادم و حالا به قسمت “بایدها” می رسم:

1-  “بی طرف ماندن” را ذکر خود قرار دهید.

2- احساسات هر دو طرف را تایید کنید.

  مثل یک گزارشگر احساسات و افعال طرفین دعوا را روایت کنید.

به کودکان کمک کنیم اختلافات خود را حل کنندwww.mehcom.com

به کودکان کمک کنیم اختلافات خود را حل کنندwww.mehcom.com

3- از کودکان محافظت کنید .

با آرامش و اعتماد به نفس از زدن و هل دادن جلوگیری کنید و اگر کشیدن اسباب بازی از دست دیگران توسط بچه ای به دفعات زیاد تکرار شد، می توانید از این کار هم ممانعت کنید. در صورتی که در روزی خاص به نظر می رسد بچه ای رفتار خشنی دارد، او را در هر لحظه مثل سایه دنبال کنید.

اگر بچه ها به طور مستمر در حال تکرار رفتارهایی مثل زدن، گازگرفتن، هل دادن (یا سایر بدرفتاریها) باشند ، آنها بیش از آنکه نیاز به تنبیه داشته باشند، به کمک و حمایت ما نیاز دارند. آنها ممکن است یکی از شرایط زیر را داشته باشند:

  • خستگی
  • گرسنگی
  • جستجوی قوانین و ممنوعیت هایی که به آن نیاز دارند ولی در خانه شان اعمال نمی شود
  • عصبانیت، ناامیدی، تحت فشار عصبی بودن
  • تخلیه استرس
  • احساس هیجان خیلی شدید و خارج از کنترل بودن

اگر نتوانستیم از رفتاری به موقع ممانعت کنیم، محکم و مستقیم به بچه یادآوری می کنیم که :” تو اون اسباب بازی رو می خوای ولی من اجازه نمی دم کسی رو بزنی” یا ” من نمی خوام تو کسی رو بزنی” و بیشتر از این، موضوع را کش نمی دهیم.

پیشنهاد مطالعه:  9 راهکار ادب کردن کودکان-بچه بد وجود ندارد

4-زمان دخالت در دعواهای کودکان را تشخیص بدهید.

بگذارید نوزادان و بچه های نوپا اسباب بازیها را از دست هم بکشند، چرا که این یکی از ویژگیهای بازی کردن کودکان با همدیگر است. فقط وقتی دخالت کنید که لازم است از پروژه انجام شده توسط یک بچه بزرگتر محافظت کنید*  یا وقتی که به نظر می رسد بچه ای به کشیدن اسباب بازی از دست سایر بچه ها عادت کرده است.

5- ذهن خود را باز بگذارید.

معنای این حرف آن است که بگذاریم بچه ها مشکلات را به روش خودشان حل کنند که البته در اغلب مواقع با روش ما متفاوت است. اعتماد کردن به بچه ها بزرگترین چالش پیش روی ماست.

6- صبر کنید.

حتی اگر دعوایی شدید به نظر می رسد، به جای آنکه یک محدوده زمانی برای تمام شدن دعوا قرار دهیم لازم است تا آخرین حد امکان صبرکنیم. در صورتی که کسی آسیب فیزیکی نمی بیند بهتر است بگذاریم کودکان احساساتشان را تخلیه کنند.

کتی(Kate) مادر لوسی 2.5 ساله و پنی 1.5 ساله از اتفاق امروزش برای من گفت که می تواند مثالی باشد بر اینکه صبر و اعتماد نهایتا به ثمر خواهد نشست:

” من امروز بعد از ظهر توی ماشین به توصیه شما عمل کردم. پنی شروع کرده بود با لاک پشت اسباب بازی ای که لوسی برای خودش توی ماشین آورده بود بازی می کرد.

لوسی متوجه شد و داد زد: اون لاک پشت منه، بدش به من!

پنی برای یک لحظه نگاهش کرد و دوباره به بازی با لاک پشت مشغول شد.

من به لوسی گفتم : لوسی، تو واقعا دلت می خواد با اون لاک پشت بازی کنی.

و بعد به پنی گفتم : تو هنوز داری با اون لاک پشت بازی می کنی.

و سپس سکوت کردم. می خواستم اونها خودشون به نتیجه برسن.

بعد از 20 ثانیه لوسی با لحن خیلی آرومتری گفت: پنی! می شه لطفا لاک پشت رو به من بدی ؟

پنی کماکان داشت با لاک پشت بازی می کرد، پس من گفتم : پنی، تو هنوز داری با لاک پشت بازی می کنی.

دوباره 30 ثانیه سکوت حکمفرما شد و سپس پنی شروع کرد لاک پشت رو توی دهانش کردن و لوسی دوباره عصبانی شد و با صدای بلند گفت : پنی، لاک پشت رو نخور!

بعد من گفتم: لوسی، تو نمی خوای پنی لاک پشت رو بخوره.

او با لحن آرومتری جواب داد : نه.

و بعد از مدتی اضافه کرد: فقط داشتم وانمود می کردم.

دوباره حدود 30 ثانیه همه ساکت شدند و دوباره لوسی گفت : پنی، لاک پشته رو بده به من دیگه !

من به عقب نگاه کردم و مطمئنا لوسی لاک پشت رو گرفته بود و اوضاع کاملا آرام بود.”

 

سایر مطالب از خانم جنت لنزبری :

به فرزندان خوش رفتارمان کمک کنیم احساسات ناخوشایند خود را بیان کنند

کودکان و فرزندانمان نیاز به محدودیت دارند-خانم جنت لنزبری

چه جاهایی به کودکان آزادی بدهیم و چه جاهایی ما تصمیم بگیریم

به فرزندان خوش رفتارمان کمک کنیم احساسات ناخوشایند خود را بیان کنند

تایید و حمایت کردن احساسات نوزادان و کودکان-جنت لنزبری

هفت دلیل که در برابر گریه نوزادان آرام بمانیم

به کودکان کمک کنیم با نوزاد جدید کنار بیایند-جانت لنزبری

با دعوای کودکان چه کنیم ؟ دخالت کنیم یا نه ؟

9 راهکار ادب کردن کودکان-بچه بد وجود ندارد

گزارشگری کردن مشکلات بچه ها چیست ؟ و پنج فایده آن

منبع:farzand-parvari.blogfa.com

 

about

مطالب مفید

مدیریت وب سایت مهکام ، مجله اینترنتی آموزش خانواده را آقای حسن رامشینی به عهده دارند . ایشان در کنار مشاوره روانشناسی با جمعی دیگر از بهترین روانشناسان و مشاوران کشور به طور ضمنی به غنای این وب سایت کمک می کنند تا بتوانند مهکام را تبدیل به مرجعی برای رفع مشکلات و مسائل مربوط به روان انسانها نمایند.

×