ازدواج بهتر است یا تنها ماندن
ازدواج بهتر است یا تنها ماندن : ممکن است عده ای بر این عقیده باشند که
ازدواج کردن اسیری است و بهتر است انسان ، مجرد زندگی کند.چرا که مسایل و
مشکلاتی که در خانواده ها مشاهده می کنیم، به این نتیجه می رسیم که «بهتر است
مجرد مانده و ازدواج نکنیم».
ازدواج بهتر است یا تنها ماندن
و از سویی احتمال دارد عده ای اعتقاد داشته باشند:«ازدواج بهتر است و انسان مجرد
صاحب زندگی نمی شود ، زیرا اغلب افرادی را که مجرد زندگی می کنند اینگونه دیده
ایم که دور از زندگی بوده و صاحب خانه و امکانات زندگی نشده اند».
ما برای اینکه بدانیم کدام یک از این عقیده ها خوب و کدام عقیده منطقی نیست باید به
ازدواج و هدف از ازدواج خوب فکر کرده و کاملا بررسی نماییم.
اول اینکه
ما می دانیم در جامعه ای که زندگی می کنیم عده ای متاهل و دارای زندگی خانوادگی
هستند و این دسته اکثریت را شامل می شود و عده ای مجرد زندگی می کنند و به علتهای گوناگون از تشکیل زندگی محروم شده اند.
از سویی وقتی ملتها و جوامع مختلف را بررسی می کنیم باز می بینیم این دو طبقه در
آنجا نیز با همین کمیت و کیفیت وجود دارد.
حتی وقتی که سراغ مردم گذشته های دور می رویم و سیری در تاریخ می کنیم این دو
گانگی را می بینیم .
حال باید به مساله ازدواج و اهداف آن بپردازیم.
ازدواج برای تداوم نسل
انسان برای تداوم نسل نیاز به ازدواج دارد تا به این وسیله از انقطاع نسل جلوگیری
نماید و این سنت از ابتدای خلقت در عالم بوده و خواهد بود .
هر قومو ملتی ،مطابق آداب و رسومی که در میانشان رواج یافته این کار نیکو و پسندیده
را انجام می دهند و اهداف همه انسانها- از هر قبیله و طایفه و قوم و ملتی – تداوم نسل
انسان می باشد و همه آنها دوست می دارند، اولا فرزندانی داشته باشند که کمک و
یاورشان بوده و در پیری عصای دستشان باشند و بعد از اینکه از دنیا رفتند، کسی
جانشینی او را به عهده بگیرد که در رگهای او خون اینها جاری باشد و از جان اینها
جان گرفته باشد و در عمل جانشینان آنها ، خوداینها محسوب شوند.
انسانها فطرتا فرزند دوست هستند و چه بسا از جهت مالی هیچ مشکلی نداشته اما از
بی فرزندی زجر بکشند و به خاطر اینکه در مدت طولانی صاحب فرزند نشده اند به هر
راهی که ممکن است در بچه دار شدن آنها کمک کند و بروند و حتی حاضرند اگر چه
تحت عمل جراحی خطرناک قرار گیرند اما چون شیرینی وجود«بچه»به عنوان تداوم
بخش زندگی او محسوب می شود،همه مشکلات را نادیده گرفته و با تحمل تلخیها و
سختیها در انتظار به دنیا آمدن فرزند می نشیند.
و اگر از داشتن اولاد نا امید گردد حاضر است پرداخت هزینه زندگی یک انسان- از بدو
تولد تا آخر عمر- به عنوان فرزند خواندگی این خواسته را اگر چه صوری و مجازی
باشد، جامه عمل بپوشاند.
آیت لله شهید علامه مطهری
در این خصوص می فرماید:«مطلب مهم تر،جنبه های اجتماعی مساله ازدواج ،این است
که ازدواج تنها برای این نیست که زن و مرد از مصاحبت یکدیگر لذت ببرند. ازدواج و
تشکیل کانون خانوادگی، ایجاد کانون پذیرایی نسل آینده است.
سعادت نسلهای آینده بستگی کامل به وضع اجتماعی خانوادگی دارد.
دست توانایی خلقت برای ایجاد و بقا و تربیت نسلها ی آینده و علایق نیرومند زن و
شوهری را از یک طرف و علایق پدر و فرزندی را از طرف دیگر به وجود آورد.
عواطف اجتماعی و انسانی، در محیط خانوادگی رشد می کنند. روح کودک را حرارت
محیط محیط فطری و طبیعی چند صد درجه پدر و مادر نرم و ملاین می کند. »
ازدواج برای ارضا غریزه
دومین هدف از ازدواج ، دفع غرایز شهوانی است، که خداوند بزرگ در همه موجودات
و از جمله انسانها قرار داده است.
هر دینی یک سلسله قوانینی در رابطه با نحوه ازدواج و آداب و رسوم،به پیروانش
سفارش نموده و طبیعی است که هر کس را که از شعاع این قوانین، بیرون رود مورد
مذمت قرار داده و به راههای مختلف از تکرار آن جلوگیری به عمل می آورد.
ازدواج نکردن به خاطر فقرگناه است.
منبع:گفتنی های ازدواج