اختلال افسردگی اساسی در كودكان و نوجوانان را بشناسید
اختلال افسردگی اساسی در كودكان و نوجوانان
خواندن این نوشتار را به تمام والدین گرامی توصیه می کنیم تا با اختلال افسردگی اساسی در کودکان و نوجوانان بیشتر آشنا شوند تا در صورت بروز این اختلال در فرزندانشان بتوانند بهتر به کودکان و نوجوانان شان یاری برسانند.
تعاریف
اختلال افسردگی اساسی از دستهی اختلالات خلقی است. خلق، عبارت است از: وضعیت احساسیكه اكثر اوقات افراد تجربه و گزارش میكنند. وقتی از افراد میپرسیم روحیهات بیشتر اوقات چطور است ؟ پاسخ میدهد كه “معمولیم”، یا اینكه “شادم”.
ممكن است برخی افراد احساس غمگینی داشته باشند و این احساسشان را با كلماتی مثل “حالم گرفتهاست”، “بیحوصلهام”، “غمگینم” و یا كلمات دیگر بیان كنند . هریك از این كلمات اشاره به وضعیت احساسی درونی افراد دارند، وضعیتهایی مثل خوشحالی، غمگینی، خشم و … .
بطور طبیعی افراد باید یك وضعیت هیجانی متعادل را تجربه كنند كه در موقعیتهای مختلف به تناسب شرایط این احساس درونی تغییر میكند مثلا در موقعیت شادیآور تا حدی شاد و در موقعیتهای ناراحت كننده ممكن است غمگین شوند.
حفظ ثبات این وضعیت هیجانی از وظایف مغز است. هرگاه عملكرد قسمتهایی از مغز كه وظیفهی با ثبات نگهداشتن احساسات درونی را برعهده دارند دچار اختلال شود، اختلال خلقی بوجود میآید.
اختلالات خلقی را به دو دستهی اصلی اختلالات افسردگی و اختلالات دو قطبی تقسیم میکنند. در اختلال افسردگی بجای آنكه فرد خلق معمولی داشتهباشد (نه خیلی شاد و نه غمگین) در غالب اوقات احساس غمگینی و یا احساس بیلذتی (از فعالیتهای لذتبخش كمتر از قبل لذت میبرد) دارد.
در اختلال دو قطبی احساسات فرد بین دو قطب غمگینی و شادی (یا عصبانیت شدید و تحریكپذیری) در نوسان است بطوریكه برخی روزها بهشدت غمگین است و برخی روزها شادی افراطی یا تحریك پذیری زیاد دارد.
در این نوشتار ما به معرفی اختلال افسردگی میپردازیم و اختلال دوقطبی در بخشهای دیگر این سایت معرفی شدهاست. انواعی از اختلالات افسردگی وجود دارند و مهمترین اختلال در دستهی اختلالات افسردگی، اختلال افسردگی اساسی است.
اختلال افسردگی اساسی چیست ؟
اختلال افسردگی اساسی اختلالی است كه در آن باید حداقل یكی از نشانههای احساس غمگینی یا احساس بیعلاقگی بمدت حداقل یك هفته همراه با 4 نشانه از نشانههای دیگری نظیر: كاهش انرژی و خستگی، بیحوصلگی، كاهش یا افزایش اشتها، كاهش یا افزایش خواب، كاهش تمركز، احساس بیارزشی یا احساسگناه، اشتغال ذهنی با مردن یا افكار خودكشی وجود داشته باشد و این نشانهها عملكرد فرد را مختل كرده باشد.
تظاهرات بالینی افسردگی در كودكان و نوجوانان
در كودكان نشانههای افسردگی تا حدی با بزرگترها متفاوت است. مثلا غمگینی را به شكلی كه در بزرگترها می بینیم در كودكان ممكن است نبینیم.
در كودكان كم سن و سال بدخلقی، بهانه گیریهای بیدلیل و طولانی، گریههای طولانی و بدون دلیل همراه با عصبانیت و تحریك پذیری بنحوی كه آرام كردن كودك دشوار است، دیده میشود.
والدین احساس می كنند فرزندشان به اندازهی گذشته شاد و سرحال نیست، در غالب اوقات بیحوصله و عصبی است، زود پرخاش میكند و تحملش برای ناكامی كاهش یافته است.
كاهش انرژی، زود خستهشدن، شكایتهای جسمی (سردرد، دل درد، تهوع و سایر شكایتهای جسمی مكرر و بدون علت مشخص)، كاهش علاقه به بازی و تفریح و لذت نبردن از این فعالیتهای لذتبخش از دیگر علائمی است كه ممكن است دیده شود.
علائم دیگری كه ممكن است دیدهشوند عبارتنداز:
بیاشتهایی كاهش وزن و یا ناتوانی كودك در رسیدن به وزن مورد انتظار، بیخوابی یا پرخوابی روزانه، كندی حركتی، كاهش تمركز، احساس بیارزشی یا گناه و افكار تكرارشونده مرگ مثل اینكه “كاش دنیا نیامدهبودم” و یا اینكه “كاش مردهباشم”.
البته چگونگی بروز این نشانهها در سنین مختلف متفاوتاست. در سنین پائینتر عصبانیت و تحریكپذیری، بدخلقی و قشقرق شایعتر است و در سنین بالاتر حالت غمگینی، گوشهگیری و انزوا، بی حوصلگی، كاهش انرژی، احساس خستگی و افكار مردن بیشتر دیده میشود.
بهعبارتدیگر با افزایش سن شباهت علائم افسردگی به افسردگی بزرگسالان بیشتر میشود. گاهی همراه با این نشانهها، نشانههای اضطرابی نیز در كودكان دیده میشود . نشانههایی مثل بروز نگرانی افراطی راجع به سلامت خود یا اطرافیان، اضطراب در زمان جدا شدن از والدین یا وابستگی زیاد به والدین، ترس از تاریكی و تنهایی و ترسهای دیگر.
در نوجوانان منفی کاری یا رفتارهای ضد اجتماعی، مصرف الكل و داروهای غیرقانونی ممكن است مشاهده شود. احساس تمایل به ترك منزل، احساس درك نشدن و مقبول نبودن، بیقراری، بدقلقی و پرخاشگری در آن ها شایع است.
بدخلقی، تعلل برای شركت در فعالیت های خانوادگی و كنارهگیری از فعالیتهای اجتماعی و پناه بردن به اتاق خود، مکرر دیده میشود. بروز مشکلات تحصیلی، بیتوجهی به ظاهر خود، هیجان زدگی همراه با حساسیت شدید به طرد شدن از دیگر نشانه هایی است که گزارش می شود.
باید بهخاطر داشت كه فقط داشتن یك یا دو نشانه از نشانههای افسردگی دلیل وجود این بیماری نیست. گاهی افراد بهصورت گذرا این علائم را دارند و یا برخی حوادث یا استرسها موقتا این علائم را ایجاد میكنند.
برای تشخیص اختلال افسردگی اساسی، باید نشانههای اختلال حداقل یك هفته بصورت پایدار وجود داشتهباشند، و باعث بروز مشكل در روابط بین فردی كودك با اطرافیان (كاهش ارتباط با همسالان، درگیری با همسالان یا والدین و …)، و یا موجب افت تحصیلی، افت عملكرد فردی (رسیدگی كمتر به خود) و اجتماعی (انزوا و گوشهگیری) شده باشند.
بدنبال فوت عزیزان یك غمگینی طبیعی ایجاد میشود و كه اختلال افسردگی محسوب نمیشود و بههمیندلیل معمولا تشخیص اختلال افسردگی اساسی در طی دو ماه اول مطرح نمیگردد.
مگر در موارد خاصی كه اختلال عملكرد فردی، شغلی یا اجتماعی شدید، اشتغال ذهنی بیمار گونه با بیارزشی، افكار خودكشی، یا علائم برخی اختلالات شدید روانپزشكی مثل سایكوز در بازماندگان متوفی ایجاد شدهباشد.
نشانههای افسردگی بهدلایل دیگری مثلا به دنبال بیماریهای جسمی و یا مصرف مواد مخدر (در نوجوانان مصرفكننده این مواد) نیز میتوانند بروز نمایند. همانگونه كه متوجه شدید، بروز نشانههای افسردگی همیشه نشان دهندهی اختلال افسردگی نیست و گاهی میتواند یك وضعیت طبیعی و یا ناشی از عوامل دیگری باشد. بنابراین تشخیص این اختلال صرفا باید توسط روانپزشك مطرح و تأیید شود.
شیوع اختلال افسردگی
شیوع اختلال افسردگی در کودکان 2% و در نوجوانان حدود 4 تا 8% است. در كودكی میزان شیوع آن در دخترها و پسرها مساوی است. در نوجوانی در دخترها دو برابر بیشتر از پسرها دیده می شود. به عبارت دیگر در نوجوانی تعداد دخترهای افسرده دو برابر پسرها است.
بعد از بلوغ خطر بروز افسردگی در هر دو جنس بخصوص در دخترها (2 تا 4 برابر) افزایش مییابد و در نمونه های بررسی شده از جامعه بروز آن تا سن 18 سالگی به 20% می رسد.
تقریبا 5 تا 10% کودکان و نوجوانان نشانه های خفیف اختلال افسردگی را دارند. در این کودکان مشکلات قابل توجه روانی اجتماعی، تعداد زیاد موارد افسردگی در افراد خانواده، افزایش خطر خودکشی و خطر بروز اختلال افسردگی اساسی بطور كامل دیده می شود.
اختلالات همراه با اختلال افسردگی اساسی
اختلال افسردگی اساسی میتواند با اختلالات دیگری همراه باشد. بر حسب شرایط بین 40 تا 90 درصد کودکان و نوجوانان مبتلا به افسردگی به اختلالات دیگری نیز مبتلا هستند و 50% آن ها بیش از دو اختلال همراه دارند. شایع ترین اختلالات همراه عبارتند از: اختلالات اضطرابی، اختلالات رفتاری، اختلال بیش فعالی و نقص تمرکز. در نوجوانان اختلال سوء مصرف مواد نیز همراه با افسردگی دیدهمی شود.
اختلال افسردگی اساسی معمولا بهدنبال سایر اختلالات روانپزشکی مثل اختلالات اضطرابی دیدهمیشود ولی افسردگی بهخودیخود نیز ممکن است زمینهساز بروز اختلالات دیگری نظیر اختلال سلوک و اختلال سوء مصرف مواد باشد.
سیر بالینی اختلال افسردگی اساسی
متوسط دورهی افسردگی اساسی در کودکان و نوجوانان ارجاع شده به کلینیکها 8 ماه میباشد. هرچند در اکثریت این بچهها، اولین دورهی افسردگی بهبود مییابد ولی احتمال عود در یک یا دو سال اول 20 تا 60%، و بعد از 5 سال به 70% می رسد .
اختلال افسردگی در بچهها بسیار ناهمگون است و سیر متفاوتی را نشان میدهد. عواملی که باعث ضعیفتر شدن پیامد اختلال میشوند عبارتنداز: شدت بالاتر، طولانیتر شدن دورهی اختلال، دورههای مکرر عود، همراهی سایر اختلالات، ناامیدی، باقیماندن علائم خفیف بعد از فروكش كردن اختلال، شیوهی شناختی منفی، مشکلات خانوادگی، سطح اجتماعی اقتصادی ضعیف و مواجهه به وقایع منفی تعارضات خانوادگی و سوء رفتار.
عوارض اختلال افسردگی اساسی
اگر اختلال افسردگی اساسی درمان نشود، رشد هیجانی، شناختی و شکلگیری مهارتهای اجتماعی کودک مختل میشود و باعث بروز مشکلات در روابط خانوادگی خواهد شد.
خطر اقدام به خودکشی، گرایش به مصرف مواد و رفتارهای غیرقانونی در این افراد افزایش پیدا میکند. کودکان و نوجوانان مبتلا به افسردگی در خطر مواجهه با وقایع استرسزای بیشتر، بیماریهای جسمی، اختلال عملکرد تحصیلی و اجتماعی هستند.
عوامل خطر اختلال افسردگی اساسی
مطالعات نشان دادهاند که این اختلال، زمینههای ژنتیكی دارد و در اثر تعامل عوامل ژنتیکی و محیطی ایجاد میشود. بیشترین عاملی که خطر بروز افسردگی را افزایش میدهد ، وجود موارد متعدد از اختلال خلقی و افسردگی در افراد خانواده است.
برخی استرسورها مثل تجربهی مكرر فوت عزیزان، آزار و غفلت، ناکامی ها و تعارضات زیاد در خانواده میتوانند بروز اختلال را تسریع کنند. برخی عوامل دیگر مثل اختلالات روانپزشکی همراه، بیماریهای طبی غیر روان پزشکی (دیابت)، مصرف داروها و عوامل فرهنگی اجتماعی نیز ممکن است خطر شکل گیری نشانه های افسردگی را افزایش دهند.
درمان اختلال افسردگی اساسی
درمان اختلال افسردگی اساسی با استفاده از روشهای داروئی و غیرداروئی با نظر روان پزشک انجام میشود.
بطور کلی درمان داروئی اختلال افسردگی اساسی کودکان و نوجوانان با استفاده از داروهای ضد افسردگی از دسته داروهای افزایشدهندهی سروتونین در فضای بین سلولهای مغزی نظیر فلوکستین انجام میشود.
توجه به نکات زیر در شناسائی و درمان اختلال افسردگی از سوی والدین حائز اهمیت است.
· در صورت مواجهه با نشانههای اختلال افسردگی قابل توجه و طولانیمدت برای ارزیابی اختلال به روانپزشك مراجعه نمائید.
· در صورت بروز افت تحصیلی ناگهانی در كودك یا تغییرات رفتاری قابل توجه به روانپزشك مراجعه كنید.
· در صورت تشخیص اختلال افسردگی درمان را با نظر روانپزشك شروع كنید.
· چنانچه درمان داروئی در نظر گرفته شدهاست بهخاطر داشتهباشید كه داروهای ضدافسردگی باعث اعتیاد داروئی و یا بروز عوارض خطرناك در كودك نمیشوند و در آینده نیز عوارض خطرناك برای كودك ندارند.
· در صورت مواجهه با عوارض دارو، پزشك خود را مطلع كنید و بدون نظر پزشك درمان را متوقف نكنید.
· درمان باید بهمدت کافی و با دوز مناسب انجام شود.
· بیمار باید حداقل 6 هفته درمان با یک داروی ضدافسردگی را دریافت کند تا بتوان راجعبه اثر بخشی دارو قضاوت نمود.
· لازم است پس از فروکش نمودن علائم، درمان بهمدت کافی برای جلوگیری از بازگشت علائم ادامهیابد.
· چنانچه در طی درمان بیمار دچار عود علائم شد در مورد نحوهی ادامهی درمان با پزشك خود مشورت كنید.
· در صورت بروز هرگونه علائم جدید در طی درمان پزشك خود را مطلع سازید.
· در زمان تجویز داروهای ضدافسردگی در صورتی که بیمار قرار است داروهای دیگری دریافت كند، برای جلوگیری از تداخلات داروئی، پزشك را از مصرف داروی ضد افسردگی مطلع سازید.
· درمان های غیر داروئی در موارد خفیف یا متوسط اختلال، به تنهائی و یا همراه با درمان داروئی بکار گرفته میشوند. مهمترین درمانهای غیرداروئی عبارتند از : درمان شناختیرفتاری و رواندرمانی بینفردی. برای انجام اینگونه درمانها صرف هزینه و وقت بیشتری لازم است و باید توسط افراد آموزشدیده در زمینهی رواندرمانی كودكان انجام شود.
دکتر جواد محمودی قرائی فوق تخصص روان پزشکی کودک و نوجوان
منبع :iacap.ir
مهکام مجله اینترنتی آموزش خانواده موفق-فرزندپروری