اصول فرزندپروری موفق در خانواده موفق
اصول فرزندپروری موفق
چرا دوران کودکی بعضی بچهها با کمترين مشکلات رفتاری سپری میشود در حالیکه بعضی دیگر برای والدینشان همیشه مشکل سازند. رفتار این بچهها گاهی غیرقابل تحمل میشود و بزرگترها را به ستوه میآورد. بهعنوان یک روانشناس بارها شاهد احساس ناامیدی و درماندگی والدین چنین بچههایی بودهام.
خوشبختانه باید گفت علیرغم آزاردهنده بودن این مشکل، راه حلهای مناسبی برای آن وجود دارد. شما میتوانید با افزایش اطلاعات خود در مورد قوانین و روشهای فرزندپروری ، کودکتان را یاری نمایید تا رفتار مناسبتری داشته باشد و تبدیل به عضو مقبولتری از خانواده شود.
طبق یک اصل کلی، رفتارهای خوب و بد براساس وجود یا عدم وجود پاداشها شکل میگیرند. گاهی والدین بهطور ناخواسته رفتار بد فرزندشان را پاداش میدهند و آن را تقویت میکنند.
شایان سه ساله یاد گرفته که اگر بهطور خستگیناپذیری گریه کند، نق بزند و درواقع پدرش را عاصی کند، میتواند ساعاتی بعد از زمان معمول خوابش بیدار بماند (که برای رفتار نق زدن او یک پاداش محسوب میشود). چنانچه رفتار بد فرزندتان (خواسته یا ناخواسته) پاداش دریافت کند تقویت خواهد شد. رفتاری که پاداش دریافت نکند یا با روشهای تنبیهی ملایم اصلاح شود بهتدریج ضعیفتر میشود و احتمال وقوع آن در آینده کمتر میگردد.
اصول فرزندپروری موفق :
سه قانون پایه در فرزندپروری وجود دارد. این قوانین در ابتدا آسان بهنظر میآیند. پس از آشنایی با آنها بهراحتی متوجه میشوید چه زمانهایی دیگران با بچههایشان رفتار درست و چه زمانهایی رفتار نادرست دارند. با این وجود وقتی تصمیم میگیرید این قوانین را در مورد فرزندتان اعمال کنید، پی میبرید که به کارگیری صحیح و مؤثر آنها چندان هم آسان نیست و نیازمند حوصله، خویشتنداری و کسب مهارتهای لازم میباشد. این قوانین را بهخاطر بسپارید.
سه قانون فرزندپروری موفق :
قانون اول فرزندپروری موفق: | رفتارهای خوب را بلافاصله پاداش دهید.(وقتی رفتاری پاداش میگیرد، درواقع تقویت میشود) |
قانون دوم فرزندپروری موفق: | مراقب باشید که بهطور اتفاقی، رفتار بد را پاداش ندهید.(وقتی رفتاری پاداش دریافت نمیکند، بهتدریج خاموش میشود) |
قانون سوم فرزندپروری موفق: | رفتارهای بد کودک را تصحیح کنید.(اما تنها از روشهای اصلاحی ملایم استفاده کنید) |
قانون اول: رفتار خوب را پاداش دهید
کودکان یاد میگیرند خوب حرف بزنند، لباسشان را خودشان بپوشند، اسباب بازیهایشان را با دیگران به اشتراک بگذارند و برخی کارهای خانه را انجام دهند. علت اصلی موفقیت بچهها در این کارها آن است که بابت انجام آنها توجه والدین یا سایرین را دریافت میکنند. ما باید مکرراً و به اندازهی کافی رفتار خوب فرزندانمان را پاداش دهیم.
هر فرد بزرگسال شاغل دارای یک هویت شغلی است و همچنین بابت کاری که انجام میدهد مبلغی بهعنوان حقوق دریافت میکند. حقوق دریافتی، هویت شغلی و یا علاقهای که به کارمان داریم پاداشهای قدرتمندی برای ادامهی کار محسوب میشوند. اغلب ما اگر پاداشی دریافت نکنیم دست از کار میکشیم. پاداشها بهعنوان تقویتکننده، رفتارهای ما و فرزندانمان را شکل میدهند.
وقتی فرزند شما بهخاطر رفتاری پاداش دریافت کند آن رفتار تقویت میشود. یعنی احتمال وقوع مجددش در آینده افزایش مییابد. مردم رفتاری را که بابتش پاداش مناسبی دریافت کنند تکرار میکنند. اگر کودک شما رفتار مطلوبی داشت با پاداشهای مکرر، آن رفتار را تقویت کنید.
از چه پاداشهایی در تربیت کودک باید استفاده کنیم ؟
انواع پاداشها در سه دستهی کلی :
- پاداشهای اجتماعی
- پاداشهای فعالیتی
- پاداشهای مادی
”پاداشهای اجتماعی“
در تقویت رفتار مطلوب بچهها بسیار مؤثرند. این پاداشها عبارتند از لبخند زدن، در آغوش گرفتن، نوازش، بوسیدن، تحسین، تماس چشمی محبتآمیز و توجه نمودن. خوشبختانه یک عبارت محبتآمیز یا در آغوش گرفتن و بوسیدن را میتوان بدون صرف هزینه و بهآسانی در اختیار کودک گذاشت و بچههای ما بهمقادیر زیادی از این پاداشها نیاز دارند.
متأسفانه برخی والدین در نوازش یا تحسین فرزندانشان خساست بهخرج میدهند. آنها ممکن است ادعا کنند که مشغلههای فراوانی دارند و یا معتقد باشند کودک باید بدون دریافت پاداش رفتار مناسبی از خود نشان دهد.
چنین والدینی به تأثیر قدرتمند و معجزهآسای پاداشهای مکرر بر تقویت رفتارهای مطلوب فرزندشان پی نبردهاند. اگر سارای چهار ساله اتاقش را مرتب کند و یا در بعضی کارهای خانه به شما کمک کند، لازم است از وی قدردانی کنید و به او بفهمانید که رفتارش چقدر برای شما ارزشمند است. اگر این کار را نکنید احتمال تکرار چنین رفتاری را در آینده کاهش دادهاید.
برای حصول نتیجهی بهتر لازم است به جای تعریف و تمجید کودک، رفتار مناسب وی را تحسین کنید. تحسین توصیفی، تحسین رفتار است نه تحسین کودک. وقتی دخترتان اتاقش را تمیز و مرتب کرد، از تحسین توصیفی استفاده کنید و بگویید ”آفرین! اتاقت چقدر قشنگ شده، کار خیلی خوبی کردی که تمیزش کردی.“ این عبارت مؤثرتر از آن است که بگویید ”تو چه دختر خوبی هستی که اتاقت را تمیز میکنی.“ عادت کنید همیشه رفتارها و کارهایی را که قرار است تقویت شوند، تحسین کنید.
پاداشهای مورد علاقهی بچهها
پاداشهای اجتماعی | پاداشهای فعالیتی | پاداشهای مادی |
لبخند زدن | بازی با والدین | خرید از بقالی |
درآغوش گرفتن | رفتن به پارک | توپ |
نوازش کردن | کتابخوانی همراه والدین | کتاب |
توجه کردن | پختن کیک همراه مادر | پول |
لمس کردن | تماشای فیلم تلویزیونی آخر شب | طنابِ بازی |
بوسیدن | دوستی را به خانه دعوت کردن | بادکنک |
چشمک زدن | توپبازی با پدر | یویو |
تحسین و تمجید | دستهجمعی بازی کردن | چراغقوه |
کف زدن | دستهجمعی به رستوران رفتن | خوراکی مورد علاقه |
رفتن به زمین ورزش | سیدیِ کارتون یا بازی |
علاوه بر پاداشهای اجتماعی، میتوان از انواع ”پاداشهای مادی“ و ”فعالیتی“ نظیر خوراکی مورد علاقه، یک اسباب بازی کوچک، مقدار کمی پول، رفتن به شهر بازی و یا پختن کیک همراه مادر نیز استفاده نمود. برای اغلب بچهها پاداشهای اجتماعی، مؤثرتر و قویتر از پاداشهای مادی هستند. خوشبختانه بهکارگیری پاداشهای اجتماعی راحتتر است. همیشه بهخاطر داشته باشید که شما منبع اصلی پاداشهای کودکتان هستید.
برای اینکه پاداشها مؤثر باشند باید بیدرنگ پس از رفتار مطلوب اعمال شوند. اکثر ما دوست داریم بلافاصله بعد از یک فعالیت یا رفتار خوب، پاداشمان را دریافت کنیم. چنانچه فرزندتان شب، آشغال را در سطل زبالهی بیرون میگذارد – حتی اگر این وظیفهی هر شب اوست – باید بلافاصله از وی تشكر و قدردانی کنید. خیلی وقتها بچهها مایلند پاداشهای مادی را قبل از رفتار مطلوب خود دریافت کنند. این کار انگیزهی لازم برای انجام رفتار مناسب را در کودک از بین میبرد. چنانچه گاهی از پاداشهای مادی استفاده میکنید حتماً آن را بعد از رفتار مطلوب به فرزندتان ارائه دهید. همچنین بهیاد داشته باشید که نباید بهصورت افراطی از پاداشهای مادی استفاده کرد و هرزمان به کودکتان پاداش مادی یا فعالیتی میدهید، حتماً یک پاداش اجتماعی را با آن همراه کنید.
قانون دوم: بهطور اتفاقی، رفتار بد را پاداش ندهید
وقتی به طور اتفاقی و ناخواسته رفتار بد فرزندتان را پادش میدهید، در واقع رفتار بد او را تقویت کردهايد و احتمال وقوع آن را در آینده افزایش دادهاید. این اتفاق برای والدینی که مشغلهی زیادی دارند بیشتر میافتد. پاداش اتفاقی رفتار بد، یکی از شایعترین خطاهای فرزندپروری و درواقع عامل ایجاد مشکلات بیشتر برای والدین و بچهها است.
آموزش نق زدن!!!
وقتی مریم پنجساله خواهان توجه مادرش باشد بهخصوص زمانی که سر مادر شلوغ است، شروع میکند به نق زدن. برای مادر، این رفتار غیرقابل تحمل و طاقتفرساست لذا بهناچار از کارش دست میکشد، مریم را سرزنش یا دعوا میکند و علت نق زدنهایش را میپرسد. درواقع مریم یاد میگیرد که هروقت توجه مادرش را میخواهد ابتدا باید شروع کند به نق زدن، سپس یک سرزنش خفیف را بپذیرد تا درنهایت توجه مادر را (که پاداشی قوی برای یک کودک پنجساله بهشمار میآید) بدست آورد. درواقع مادر مریم به او یاد داده که باید نق بزند تا به خواستهاش برسد.
بههمین صورت، بچهها نیز با پاداشهایی رفتارهای والدین خویش را تقویت میکنند و نوع خاصی از رفتار را به آنها میآموزند. مریم به مادرش یاد داده است که وقتی نق میزند چنانچه مادر به او توجه کند بهعنوان پاداش، نق زدن را متوقف خواهد کرد. به این ترتیب بچهها و والدین رفتارهای مناسب و نامناسب را به یکدیگر میآموزند.
بچهها یاد میگیرند که با نق زدن، گریه کردن، ناراحت شدن و لج آوردن میتوانند دیرتر به رختخواب بروند. آیا تا کنون شده وقتی نق زدنها و گریه و زاری فرزندتان غیرقابل تحمل شده، تسلیم خواستهاش شوید و اجازه دهید کمی بیشتر بیدار بماند؟
اگر در مقابل چنین رفتاری تسلیم شدید بهطور غیرعمدی گریه کردن، ناراحت شدن و لج آوردن وی را تقویت و احتمال وقوع این رفتارها را در آینده بیشتر نمودهاید. تمامی رفتارهای مناسب و نامناسب، آموخته و تقویت میشوند. بنابراین همیشه بهخاطر داشته باشید، رفتار نامطلوب فرزندتان را پاداش ندهید.
بچهی یکدنده و لجباز مثال دیگری است از اینکه چطور والدین و یا سایرین میتوانند رفتار بد را پاداش دهند و آن را به یک مشکل جدی تبدیل کنند. مشاهدهی بچهای که گریه میکند یا لج آورده و جیغ میزند، ناراحتکننده و طاقتفرسا است. خیلی وقتها بزرگترها برای پایان دادن به نق زدنها و گریه و زاری مدام کودک تسلیم خواستههایش میشوند. بنابراین کودک لجباز یاد میگیرد که با ایجاد ناراحتی و رنج در دیگران میتواند آنها را تسلیم خواستههایش کند. این شرایط بهویژه در مهمانیها و هنگام خرید بیشتر اتفاق میافتد.
کودک لجباز و یکدنده، بهتدریج قدرت و کنترل قابل توجهی بر والدین و سایر بزرگسالان بدست میآورد. او میآموزد برای اینکه به هدفش برسد، کافی است با انرژی فراوان و بهصورتی خستگیناپذیر نق بزند، گریه کند و داد و هوار راه بیاندازد و یا حتی بهطور فیزیکی به والدین، خواهر، برادر و یا همسالانش حمله کند و به این ترتیب دیگران را بهستوه آورد. این رفتار کودک خیلی وقتها باعث میشود دیگران تسلیم خواستههایش شوند و در واقع رفتار بد وی را پاداش دهند. با کسب مهارتهای کنترل کودک، رعایت قوانین فرزندپروری و اجتناب از خطاهای شایع تربیتی، شما میتوانید حتی به یک کودک لجباز کمک کنید تا رفتار بهتر و مطلوبتری داشته باشد.
قانون سوم: رفتارهای بد را اصلاح کنید ( اما تنها از روشهای اصلاحی ملایم استفاده کنید)
گاهی لازم است از روشهای اصلاحی ملایم (تنبیه) برای کاهش یا برطرف نمودن برخی رفتارهای خطرناک یا غیرقابل قبول استفاده کنید. احتمالاً تنبیه کردن کودک برایتان خوشایند نیست و ترجیح میدهید رفتارهای خوبش را پاداش دهید. با این وجود، استفادهی صحیح از روشهای اصلاحی ملایم در تربیت فرزندتان، گامی مهم و اساسی است.
روشهای اصلاحی خفیف و مناسب عبارتند از:
عدم تایید رفتار (سرزنش)، زمان خلوت، جریمهی رفتاری و مواجه نمودن کودک با پیامدهای طبیعی و منطقی رفتار خویش. هرگز از روشهای تنبیهی شدید نظیر ارعاب و ترساندن، تمسخر، طعنه و ریشخند و یا کتک زدن استفاده نکنید. این روشها اغلب مشکلات رفتاری موجود را پیچیدهتر میکنند.
روش تربیت کودک ”پیامد منطقی رفتار“
مادر مهتای چهارساله میبیند که او با سهچرخهی جدیدش وارد خیابان شده است درحالیکه این کار برخلاف قراری است که قبلاً با هم گذاشتهاند. بلافاصله مادر به خیابان میرود، مهتا را از روی سهچرخهاش بلند میکند، او را مورد سرزنش قرار میدهد و میگوید:
”به خاطر اینکه با سهچرخهات رفتی تو خیابون ، تا یک هفته نمیتونی از اون استفاده کنی.“
سهچرخه بهمدت یک هفته ضبط میشود. هفت روز دیگر مهتا دوباره از سهچرخهاش استفاده میکند اما این بار یادش هست که اگر وارد خیابان شود، برای مدت قابل توجهی از سهچرخهاش محروم خواهد شد. درواقع محرومیت از سهچرخه، پیامد منطقی عدم رعایت قانون است.
شایان ذکر است که همیشه تعداد پاداشها باید بیش از تنبیهها باشد. بهعنوان یک قاعدهی کلی بهازای هر پنج پاداش حق داریم حداکثر یک تنبیه انجام دهیم. ما همواره باید گوشبهزنگ رفتارهای خوب فرزندانمان باشیم. بهعبارت دیگر به جای اینکه مچ آنها را وقتی رفتار نامطلوبی دارند بگیریم، باید وقتی مشغول یک کار خوب هستند یا رفتار مناسبی از ایشان سر میزند مچشان را بگیریم و به آنها توجه کنیم. بهخاطر داشته باشید توجه یکی از نیرومندترین پاداشها برای بچهها است. بنابراین حتی اگر زمانیکه رفتار نامناسبی دارند دعوایشان کنیم، درواقع داریم به آنها توجه میکنیم که خود میتواند پاداشی برای رفتار نامطلوبشان محسوب شود. بدین ترتیب ایجاد محدودیت و محرومیت میتواند بهترین تنبیه باشد.
چهار خطای فرزندپروری که باید از آنها اجتناب نمود
خطای اول | والدین رفتار مناسب کودک را پاداش نمیدهند. |
خطای دوم | والدین برحسب اتفاق، رفتار مناسب را اصلاح میکنند. |
خطای سوم | والدین برحسب اتفاق، رفتار نامناسب را پاداش میدهند. |
خطای چهارم | والدین رفتار نامناسب را تصحیح نمیکنند (زمانی که اصلاح ملایم رفتار لازم است). |
علاوه بر رعایت سه قانون فرزندپروری موفق فوق لازم است از چهار خطای رایج در تربیت کودک بپرهیزید. این خطاها میتوانند موجب بروز مشکلات رفتاری و هیجانی در کودک شوند. بیشک، والدین نیز مانند بچهها هرگز کامل و بینقص نیستند بنابر این برای کاهش احتمال خطا لازم است در فرایند فرزندپروری بیشترین تلاش خود را انجام دهید.
مثالهایی از خطاهای فرزندپروری
خطای اول: والدین، رفتار مناسب کودک را پاداش نمیدهند
کیان، دانشآموز چهارم دبستان، درحالیکه کارنامهاش را در دست دارد به سمت پدرش میرود. پدر که در صندلیاش نشسته و روزنامه میخواند، موفقیت تحصیلی پسرش را بیپاداش میگذارد.
کیان: ”من این ترم نمرات خیلی خوبی گرفتم، میخواین کارنامهام رو ببینین؟“
پدر: ”بله، ولی اول بذار روزنامه خوندنم رو تموم کنم. راستی ممکنه بری از مامانت بپرسی قبضهای آب و برق رو امروز پرداخت کرده یا نه؟“
خطای دوم: والدین برحسب اتفاق، رفتار مناسب کودک را اصلاح میکنند
مهسای هشت ساله میخواهد مادرش را با شستن ظرفهای ناهار غافلگیر کند ولی مادر بهطور اتفاقی این رفتار خوب او را اصلاح میکند.
مهسا: ”مامان، ببین من ظرفای ناهار رو برات شستم. خوشحال شدی؟“
مادر: ”مدتها بود که توی کارای خونه کمکم نکرده بودی، حالا ظرفای توی فِر چی میشن، اونارو فراموش کردی؟“
خطای سوم: والدین برحسب اتفاق، رفتار نامناسب کودک را پاداش میدهند.
در یک تابستان گرم، آرین شش ساله به همراه والدینش برای تعطیلات به کنار دریا رفته و بعد از خرید چیزهایی برای ناهار به محل اقامت موقت خود در کنار دریا برگشتهاند. مادر آرین گرسنه، خسته و از گرما کلافه است.
آرین: ”من میخوام برم دریا“
مادر: ”ما اول ناهار میخوریم، بعد یه چرت میخوابیم و بعدش تو میتونی بری دریا“
آرین: ”مامان بخدا اگه نذاری برم، دوباره مثل اون دفعه گریه میکنما“
مادر: ”اوه آرین، تورو بهخدا اینجا دیگه قِشقِرق به پا نکن، من الان اصلاً اعصابش رو ندارم. هر کاری میکنی، بکن بجز گریه. یالا پاشو برو دریا، ولی زود برگردی ها“
خطای چهارم: والدین رفتار نامناسب کودک را تصحیح نمیکنند (زمانی که اصلاح ملایم رفتار لازم است).
والدین در اتاق نشیمن نشستهاند و میبیننند محمد یازده ساله ناگهان یک سیلی به برادر کوچکترش میزند. هیچکدام از والدین، محمد را سرزنش نمیکنند و حتی سعی نمیکنند رفتار پرخاشگرانهی وی را اصلاح کنند.
مادر: ”امیدوارم یک روز بتونی از عهدهی پسرات بر بیای“
پدر: ”از این رفتارای پسرها تعجب نکن، خلاصه پسرا با دخترا فرق دارن دیگه“
بیماریها و شرایط فیزیکی نامطلوب، میتوانند موجب بروز یا تشدید مشکلات رفتاری شوند
گرسنگی و یا خستگی مفرط ممکن است موقتاً بهدلیل کاهش ظرفیت خویشتنداری فرزندتان، رفتارهای نامناسب کودک را تشدید نمایند. بعضی از بیماریها نیز میتوانند احتمال وقوع مشکلات رفتاری را بیشتر نمایند. اگر فکر میکنید فرزندتان یک مشکل پزشکی دارد حتماً او را نزد پزشک خانواده یا متخصص اطفال ببرید.
البته باید بدانید که حتی اگر بیماری مزمن یا ناتوانی فیزیکی باعث رفتار نامناسب کودکتان شده باشد، باید تلاش نمایید این رفتار را بهتدریج اصلاح کنید. تمام قوانین و روشهای فرزندپروری که به آنها اشاره شد و یا از این پس بیان خواهد شد، برای کمک به بچههای مبتلا به ناتوانیهای جسمی و کودکان دچار بیماریهای مزمن نیز قابل استفادهاند.
نکات مهم اصول فرزندپروری موفق که باید مورد توجه قرار بگیرند !
· هم رفتارهای خوب و هم رفتارهای بد، وقتی پاداش ببینند تقویت میشوند.
· رفتار مناسب فرزندتان را همیشه و بلافاصله پس از رفتار مورد نظر پاداش دهید.
· از پاداش دادن به رفتار نامناسب کودکتان بپرهیزید.
· از روشهای اصلاحی ملایم، برای کاهش یا توقف بعضی رفتارهای نامطلوب استفاده کنید.
ارتباط شفاف بین اعضای خانواده، موجب کارایی بیشتر روشهای فرزندپروری میشود
ارتباط کلامی و غیرکلامی ضعیف بین اعضای خانواده، مشکلی است که بسیاری از خانوادهها با آن دستبهگریبانند. پدر و مادر باید ضمن حفظ ارتباط شفاف بین خود در تبیین اهداف تربیتی و همچنین تعیین رفتارهای مناسب و نامناسب فرزندانشان اتفاق نظر داشته باشند.
ارتباط مؤثر و مکرر شما با همسرتان، موجب بهبود کیفیت فرزندپروری میشود. از سوی دیگر ارتباط شفاف بین شما و فرزندتان نیزد برای اصلاح رفتار وی ضروری است. ارتباط خوب، مستلزم گفتوگوهای فراوان بین اعضای خانواده است. کودک شما نیازمند یک ارتباط شفاف و دوسویه است؛ ارتباطی که در آن خواستهها، تواناییها و محدودیتهای شما و فرزندتان بهخوبی درک و در نظر گرفته شوند.
شما و همسرتان باید به اتفاق یکدیگر تعیین نمایید کدام رفتارهای فرزندتان خوب و کدامها بد هستند. ارزشهای اساسی هریک از شما در زندگی، مشخصکنندهی اهداف و استانداردهایی هستند که برای کودکتان درنظر میگیرید. رفتار خوب فرزندتان را با پاداش تقویت کنید و رفتار غیرقابل قبول وی را با محرومیت از پاداش و در صورت نیاز با استفاده از روشهای اصلاحی ملایم، تضعیف یا خاموش نمایید.
پاداش و تنبیه همزمان گفتار کودکانهی آیدا
وقتی آیدای چهارساله چیزی میخواست و یا زمانی که میخواست توجه مادرش را جلب کند، با زبانی کودکانه حرف میزد. بهعنوان مثال، هنگامی که تشنه بود به یخچال اشاره میکرد و میگفت ”آبّه“. مادر آیدا معتقد بود کودکانه حرف زدن دخترش خیلی بامزه و شیرین است و هروقت آیدا اینطور حرف میزد، تشویقش میکرد (در این مورد با لبخندی حاکی از رضایت یک لیوان آب به او میداد). اما پدر عقیده داشت که با توجه به سن آیدا اینگونه گفتار کودکانه نامناسب است بنابر این آیدا را سرزنش میکرد و او را لوس و نُنُر خطاب مینمود.
به این ترتیب آیدا بهخاطر زبان کودکانهاش هم پاداش میگرفت و هم تنبیه میشد. او بهتدریج از لحاظ هیجانی، حساستر و فاصلهی عاطفیش از پدر روز به روز بیشتر شد.
برخورد دوگانه بهصورت پاداش و تنبیه کودک بهخاطر یک رفتار، نادرست است و میتواند موجب بروز مشکلات عاطفی و رفتاری شود. والدین باید توافق کنند که چه رفتاری مناسب و چه رفتاری نامناسب است.
اگر شما در حال حاضر همسر ندارید (شرایط تک والد) و گاهی اشخاص دیگری از فرزندتان نگهداری میکنند، با آنها در مورد اهدافتان در فرزندپروری و انتظارات واقعبینانهای که از کودکتان دارید، بهطور شفاف صحبت کنید. بیشک وجود مادربزرگ و یا پرستار بچه برای مراقبت روزانه از فرزندتان بسیار مفید است اما چنانچه کودکتان در چنین شرایطی رشد میکند باید مطمئن شوید همگی شما انتظارات و اهداف مشابهی در مورد وی دارید.
ارتباط والدین و فرزندان به صورت کاملا شفاف
شما و همسرتان باید با همفکری مقررات خانه را تعیین کنید و درصورت امکان کودکانتان را تشویق کنید تا در ایجاد و یا تغییر مقررات (در حد معقول) شرکت کنند. چنانچه بچهها در وضع یک قانون مشارکت داشته باشند، آن را غیرعادلانه نمیدانند و احتمال پیرویشان بیشتر میشود. در هر صورت وقتی قانونی وضع شد باید رعایت شود. لازم است فرزندتان بهطور کاملاً شفاف بداند که از نظر شما کدام رفتارهای وی مطلوب و کدامها نامطلوب بهشمار میآیند. البته حتی اگر کودک مقررات را زیرپا گذاشت، هیچکس نباید او را یک ”بچهی بد“ خطاب کند ولی به او بگویید کدام رفتارهایش غیرقابل قبول میباشند.
دوقلو ها در وضع قوانین همکاری میکنند
حمید و سعید، دوقلوهای چهارساله، همیشه دوست داشتند با هم کشتی بگیرند و به این ترتیب همه جا را به هم میریختند. کشتی گرفتن در خانه وقتی آنها دوساله و خیلی کوچک بودند اشكالی نداشت. ولی پسرها بهسرعت بزرگ میشدند و خانه بهعنوان سالن کشتی محدودیتهایی داشت.
بنابراین پدر و مادر با بچهها صحبت کردند و برایشان توضیح دادند که آنها روزبهروز بزرگتر میشوند و قانون جدیدی باید در مورد کشتی گرفتن وضع شود. بچهها پرسیدند ”اگه ما فقط تو اتاق نشیمن کشتی بگیریم اشکالی نداره؟“ والدین قبول کردند و قانون جدیدی وضع شد. ”کشتی گرفتن فقط در اتاق نشیمن مجاز و در جاهای دیگر خانه ممنوع است.“
وقتی قانونی را وضع میکنید، بچهها باید آن را بفهمند و بتوانند برایتان توضیح دهند. بنابراین والدین حمید و سعید در مورد این قانون با بچهها صحبت کردند و از آنها پرسیدند ”قانون کشتی گرفتن چیه؟“ هرکدام از بچهها پاسخ دادند: ” کشتی گرفتن فقط در اتاق نشیمن مجاز و در جاهای دیگر خانه ممنوع است.“
چگونه به کودکان دستور دهیم تا مؤثرتر باشد ؟
عبارت ”لطفاً اسباب بازیهات رو جمع کن“ یک درخواست ساده است. درحالیکه عبارات ”دیگه غذا رو پرت نکن!“ یا ”بیا اینجا، شلوارت رو که انداختی کف اتاق، بردار و سر جاش آویزون کن!“ دستور هستند.
در اغلب موارد وقتی والدین قادر به صدور دستورات و توصیههای شفاف نباشند، بچهها اهمیتی به فرامین نمیدهند. همهی پدر و مادرها بهویژه والدین بچههای بدقِلِق باید بیاموزند چگونه دستورات مؤثر و شفاف بدهند. وقتی شما از روش تربیتی مؤثری مانند ”زمان خلوت“ (time out) استفاده میکنید، باید بتوانید قاطعانه به کودکتان بگویید: ”همین حالا برو تو اون اتاق“. یادگیری روش دستور دادن به این معنی نیست که شما مثل یک افسر آموزشهای نظامی مرتب فریاد بزنید. با این وجود اگر فرزندتان اهمیتی به فرامین شما نمیدهد و یا حتی با شما بیادبانه صحبت میکند، وقتی او را بهخاطر این عدم توجه سرزنش میکنید، باید بتوانید دستورات مؤثر بدهید و دستوراتتان ضمانت اجرایی داشته باشند.
چه وقت به کودک دستور میدهیم ؟
زمانی به کودک دستور دهید که میخواهید یک رفتار نامناسب کودک را متوقف کند یا رفتار خاصی را انجام دهد و معتقدید با یک درخواست ساده به نتیجه نمیرسید. دستورات واضح و شفاف بدهید و از ارائهی دستورات مبهم بپرهیزید. اگر به فرزندتان بگویید ”بیا و این اسباببازیها رو بذار تو کمد“ بیشتر احتمال دارد آن را انجام دهد تا اینکه بهطور مبهم بگویید ”یک کاری با این اسباببازیها بکن“
چطور باید به کودک دستور بدهیم ؟
تصور کنید وارد اتاق نشیمن میشوید و پریسا (دختر هفت سالهی خود) را میبینید که روی مبل تازهی منزل بالا و پایین میپرد. شما باید مستقیماً به سمت او بروید و با چهرهای جدی به چشمهایش خیره شوید، او را به اسم صدا کنید و کاملاً واضح و با صدایی رسا و محکم به او بگویید: ”پریسا! پریدن روی مبل، برخلاف قراریه که قبلاً با هم گذاشتیم. فوراً بیا پایین.“
به این ترتیب شما دستور واضح و مشخصی به او دادهاید. در مواقعی که لازم است دستوری صادر کنید دستورات مبهم و غیرمستقیم ندهید و یا از کودک سؤال نپرسید. بهعنوان مثال نگویید ”خوب نیست روی مبل بپری“. این یک دستور نیست بلکه فقط یک جملهی خبری است. یا نگویید ”چرا داری روی مبل میپری؟“ در این صورت او ممکن است با لبخند پاسخ دهد ”چون خیلی حال میده“.
وقتی میخواهید فرزندتان بازی را قطع کند و به درسهایش بپردازد، در صورتی که از او بپرسید ”علیرضا فکر نمیکنی الان دیگه وقت درس خوندن باشه؟“ ممکن است بهسادگی پاسخ دهد ”نه، فکر نمیکنم.“
وقتی کودک مرتکب رفتار بدی میشود که طبق مقررات مجاز به انجام آن نبوده صریحاً دستور توقف آن رفتار را بدهید. در این زمان نباید دلایل وضع قانون را توضیح داد. زمان مناسب برای بیان این توضیحات قبل از رفتار موردنظر یا پس از متوقف نمودن آن است.
بهعنوان مثال وقتی پریسا روی مبل بالا و پایین میپرد، به او نگویید ”تو نباید روی مبل بپری. اون خیلی گرونه، تازه خریدیمش و هنوز قسطهاش رو کامل ندادیم. اگه همینطور روش بپری ممکنه فنرهاش بشكنه و …“ به جای همهی این حرفها به او بگویید ”پریسا! پریدن روی مبل، برخلاف قراریه که قبلاً با هم گذاشتیم. فوراً بیا پایین.“
وقتی دستورات را بهخوبی ارائه کنید، احتمالاً پریسا تصمیم میگیرد از مبل پایین بیاید. با این وجود فرض کنیم پریسا از دستور شما سرپیچی کند. مثلاً ممکن است بخواهد شما را امتحان کند و ببیند آیا دستور شما ضمانت اجرایی دارد یعنی میخواهد ببیند اگر دستورتان را گوش نکرد چه اتفاقی میافتد. برای اینکه کودک حرفتان را گوش کند لازم نیست او را بهسختی تنبیه و یا تهدید به تنبیه کنید. این رفتار، رابطهی نامناسب موجود را پیچیدهتر میکند.
ضمانتهای اجرایی مؤثری برای قوانین وجود دارند. میتوانید از روشهای ”زمان خلوت“، ”پیامدهای منطقی رفتار“ و یا ”جریمهی رفتاری“ استفاده کنید. در آینده توضیح خواهم داد که در چنین شرایطی، چطور میتوان بدون عصبانیت، هر یک از روشهای فوق را بهکار گرفت. درحال حاضر گامهای سادهی زیر را به خاطر بسپارید و چند بار با دقت آنها را تمرین کنید.
راهنمای چگونگی ارائهی دستورات مؤثر به کودکان
مراحل زیر را بهترتیب رعایت کنید: |
1- به کودک نزدیک شوید (از دور دستور ندهید). |
2- چهرهی جدی داشته باشید. |
3- نام کودک را واضح و رسا صدا بزنید. |
4- تماس چشمی با وی برقرار کنید و تا پایان دستور، تماس چشمی را حفظ کنید. |
5- با لحن محکم و جدی صحبت کنید. |
6- یک دستور مستقیم، روشن و ساده در مورد توقف انجام یک رفتار و یا اقدام به انجام آن صادر کنید. |
7- درصورت لزوم با عواقب مناسب مانند زمان خلوت، پیامدهای منطقی رفتار و یا جریمههای رفتاری، اجرای دستور خود را پیگیری کنید. |
بچهها، عشق و انضباط را همزمان نیاز دارند
تربیت کودک یعنی آموزش خویشتنداری و رفتار مناسب به کودک. بچه با دریافت توأمان محبت و انضباط از سوی والدین، احترام به خود و خویشتنداری را میآموزد. ما فرزندانمان را تربیت میکنیم زیرا آنها را دوست داریم و میخواهیم بزرگسالانی توانا و مسؤولیتپذیر شوند. پدر و مادر خوب بودن نیازمند عشق، دانش، تلاش و حوصله است. برای اینکه واقعاً به کودکتان کمک کنید باید مکرراً مهارتهای فرزندپروری را تمرین کنید و برای موفقیت در این کار انرژی، زمان و عشق بگذارید.
کودک سازگار، کودکی است دارای تربیت شخصی و اجتماعی مناسب که در مورد خود و دیگران احساس خوبی دارد. او احساس میکند ”من خوبم – تو خوبی“. یک کودک سازگار از والدینش محبت و تربیت را توأمان دریافت کرده است. چنین بچهای به حقوق دیگران احترام میگذارد و انتظار دارد دیگران نیز به حقوق او احترام بگذارند.
دلایل عدم موفقیت برخی والدین در کنترل رفتارهای نامناسب فرزندان
گاهی والدین به دلایل مختلف قادر نیستند گامی جدی در جهت تربیت مناسب فرزندشان بردارند و اقدامی مؤثر برای اصلاح رفتارهای نامطلوب وی بهعمل آورند. هماکنون میخواهیم این دلایل را بررسی کنیم و گروههای مختلف والدین ناموفق را بشناسیم. والدین باید دلیل ناکامی خود را در تربیت منضبطانهی فرزندشان بدانند و بر آن غلبه کنند. چنانچه شما قادر به تغییر رفتار خویش نباشید، نمیتوانید از کودکتان انتظار داشته باشید رفتار خود را تغییر دهد.
1- والدین ناامید
این والدین تصور میکنند فرزندشان قابل اصلاح نیست و همیشه به رفتارهای بد خود ادامه خواهد داد. بنابراین کودکشان را رها میکنند و از تربیت کودک خود ناامید میشوند.
فرزام و سطل زباله
در انتهای ساعت مدرسه، صحبتهای خانم محمدی با معلم کلاس اول پسرش – فرزام – در حال اتمام بود. خانم محمدی از هر فرصتی استفاده میکرد تا از رفتار بد فرزام شکایت کند ولی هرگز واقعاً سعی نکرده بود مانع این رفتارها شود و او را تربیت کند. در حالیکه خانم محمدی و خانم معلم مشغول صحبت بودند، در انتهای سالن فرزام داشت در کنار یک سطل زبالهی بزرگ بازی میکرد. خانم محمدی میگفت: ”نمیدونم با فرزام چیکار کنم، اون همیشه کارهای عجیب و غریب میکنه و هیچوقت کاری رو که باید، انجام نمیده.“
همینطور که صحبت میکردند، از دور فرزام را دیدند که رفت توی سطل زباله و آمد بیرون.
معلم گفت: ”آیا شما هم دیدید فرزام چه کار کرد؟“ مادر جواب داد: ”بله، اون همیشه از این کارها میکنه، همین دیروز پرید تو یه چالهی پر از لجن، همین کارهاشه که من رو کلافه کرده. راستش من فکر نمیکنم این بچه درست بشو باشه“
مادر فرزام چند دقیقه در مورد این قبیل کارهای پسرش صحبت کرد ولی حتی یک بار هم به او دستور نداد که ”از سطل آشغال بیا بیرون“. او هرگز از فرزام نخواست کارش را متوقف کند و هیچگاه فعالانه به او کمک نکرد تا رفتار بدش را اصلاح کند. در واقع مادر فرزام از تربیت فرزندش ناامید شده و او را رها کرده بود.
2- والدین محافظهکار
این والدین ، کودک را با اشتباهاتش مواجه نمیکنند. در واقع انتظار ندارند بچه به حرفهایشان اهمیت دهد و کودک هم این را بهخوبی درک کرده است. آنها تصور میکنند اگر از کودکشان درخواستی برخلاف میلش کنند، عشق و علاقهی او را از دست خواهند داد. ترس از شنیدن عباراتی مانند ”من از تو متنفرم“، ”تو یه مامان وحشتناکی“ و یا ”ايكاش من یه بابای دیگه داشتم“، ارادهی این والدین را برای تربیت فرزند شان کاملاً تخریب میکند و آنان را به تماشاگران بیارادهی بدرفتاریهای کودک تبدیل مینماید.
3- والدین کمانرژی
این والدین انرژی لازم برای همگام شدن با یک کودک بیشفعال یا بدرفتار را در خود احساس نمیکنند. گاهی پدر یا مادر بهعنوان تنها سرپرست بچه (شرایط تکوالد) بهدلیل مشغلههای کاری فراوان فرصت و توانایی جسمی کافی برای تربیت فرزند خویش ندارد. گاهی پدر یا مادر مبتلا به افسردگی و درنتیجه دچار کمبود انرژی است. در تمامی این حالات، والدین به دلیل عدم توانایی فیزیکی، قادر به تربیت مؤثر فرزند خویش نیستند.
4- والدین گناهکار
این والدین خود را مسبب مشکلات فرزندشان میدانند و بهویژه وقتی تصمیم میگیرند رفتارهای نامطلوب بچه را کنترل کنند تا او را منضبط بار بیاورند احساس گناه بیشتری میکنند. این احساس مانع بهثمر رسیدن تلاش آنها برای تربیت صحیح فرزندشان میشود. چنین والدینی سهلگیر و مسامحهکار میشوند.
5- والدین عصبانی
برخی والدین هنگام تربیت فرزندشان و زمانی که رفتار بدی از وی سر میزند، کنترل خود را از دست میدهند و بهشدت ناراحت و عصبی میشوند. از آنجاییکه در چنین شرایطی آنها نمیتوانند بدون عصبانیت با فرزندشان برخورد کنند، ترجیح میدهند رفتار نامناسب او را نادیده بگیرند. روش ”زمان خلوت“ به شما کمک میکند وقتی رفتار کودکتان را اصلاح میکنید خود نیز استراحت کنید و آرامش خویش را بازیابید.
6- والدین منفعل
گاهی هروقت یکی از والدین تلاش میکند رفتار نامطلوب فرزندش را متوقف کند همسر، مانع این کار میشود. اگر این اتفاق برای شما هم میافتد، حتماً در یک فرصت مناسب و بهطور جدی با همسرتان صحبت کنید. ابتدا در مورد اهداف قابل قبول و سپس دربارهی روشهای مناسب تربیتی با هم به توافق برسید و تصمیمات مشترک بگیرید. برای این کار میتوانید از متخصصین روانشناسی کودک راهنماییهای مفیدی بگیرید. در برخی مواقع بستگان یا دوستان، زمانی که شما مشغول تربیت فرزندتان هستید مشکلاتی ایجاد میکنند. اغلب همان کسانی که با مشاهدهی جدیت شما در تربیت کودکتان دلخور میشوند چنانچه فرزندتان رفتار بدی داشته باشد نیز ناراحت خواهند شد. اجازه ندهید دیگران مانع کارایی و خودکفایی شما در تربیت فرزندانتان شوند.
7- والدین گرفتار
در بسیاری موارد، مشکلات زناشویی، مسایل اقتصادی و سایر موقعیتهای دشوار زندگی، فشار سنگینی بر والدین وارد میکنند. این والدین، فاقد انرژی، زمان، انگیزه و یا روحیهی لازم برای کمک به فرزندشان هستند. پرورش و تربیت فرزندان در کنار حفظ تمامیت خانواده میتواند کاری دشوار و چالشبرانگیز باشد. روانشناسان و سایر متخصصین به والدین کمک میکنند تا درک بهتری از خود و خانوادهشان بدست آورند و مهارتهای فرزندپروری خویش را بهبود بخشند.
نکات مهمی که باید به خاطر سپرد:
· شما و همسرتان باید در مورد خوب و بد بودن رفتارهای مختلف کودک به توافق برسید.
· با فرزندتان شفاف ارتباط برقرار کنید.
· دستورات روشن، واضح و مؤثر بدهید.
· فرزندتان همانطور که نیازمند عشق و محبت شماست به انضباط و تربیت صحیح نیز احتیاج دارد. اگر چیزی یا کسی مانع تربیت مناسب کودک شما میشود، آن را تعیین و برای اصلاحش اقدام کنید.
”قانون مادربزرگ“ بهعنوان روشی برای ترغیب رفتارهای خوب
به کمک ”قانون مادربزرگ“ میتوانید فرزندتان را ترغیب کنید تا کاری را که لازم است انجام شود (ولی چندان برایش خوشایند نیست)، به انجام برساند. براساس این قانون، ”بعد از اینکه کارهات رو انجام دادی، میتونی بری بازی کنی.“ اغلب ما اگر بدانیم بعد از انجام یک کارِ نسبتاً ناخوشایند ولی ضروری میتوانیم کمی تفریح کنیم، راحتتر راضی به انجام آن کار خواهیم شد.
مثالهایی برای والدین
بعد از اینکه: | میتوانی: |
مشقهایت را تمام کردی | تلویزیون تماشا کنی |
تکلیف ریاضیات را انجام دادی | بروی بیرون و توپبازی کنی |
اتاقت را مرتب کردی | با کامپیوتر بازی کنی |
یک چرت خوابیدی | به شنا بروی |
غذایت را بهطور کامل خوردی | بستنی بخوری |
بهخاطر داشته باشید، هرگز قانون مادربزرگ را معکوس بهکار نبرید. بهعنوان مثال، نگویید ”اگه قول بدی امشب قبل از خواب حتماً تکالیف ریاضیات رو انجام بدی، الان میتونی تلویزیون تماشا کنی.“ اگر کودک شما بهدلیل عدم علاقه به ریاضی، در انجام تکالیفش تعلل میکند با تماشای تلویزیون قبل از ریاضی، انگیزهی لازم را برای انجام آن بهدست نمیآورد. بنابر این همچنان از ریاضی فراری خواهد بود. از طرف دیگر چون موفق نشده تکالیف ریاضیاش را تمام کند، احساس گناه میکند. درحالیکه قول شرکت در یک فعالیت تفریحی بهعنوان پاداش انجام تکالیف، انگیزهی بسیار خوبی برای انجام آن تکالیف است.
اگر قانون مادربزرگ را معکوس کنید، وادار کردن فرزندتان به انجام کاری که دوست ندارد بسیار سخت خواهد بود. این کار مانند آن است که بخواهید مسیری طولانی و پرپیچوخم را دندهعقب رانندگی کنید. همیشه قانون مادربزرگ را درست بهکار ببرید. امیدوارم نوشتار فوق همانطور که تا کنون راهنمای والدین بسیاری بوده، شما را نیز در امر خطیر فرزندپروری یاری نماید. شاد و پیروز باشید.
نویسنده : دکتر عنایتالّه شهیدی
منبع :shahidimd.org
مهکام مجله اینترنتی آموزش خانواده موفق- اصول فرزندپروری موفق
سلام خسته نباشید و دست مریزاد عالی بود من نیاز به مشاور در رابطه با پسر 18 ساله ام دارم اگه امکانش هست و معرفی بفرمایید خیلی ممنون خواهم بود در مورد پرداخت هزینه در خدمتم .
با سلام
به ایمیل شما پاسخ ارسال شد. موفق باشید.