ارتباط غیر کلامی زوجین – همسرداری موفق
ارتباط غیر کلامی زوجین
در خانه و در رابطهی بین زن و شوهر، ارتباط غیرکلامی بسیاری اتفاق میافتد و چه بسا که ارتباط شما با همسرتان، بیشتر غیرکلامی است.
ارتباط غیرکلامی در میان ارتباطاتی که انسانها باهم دارند، ارتباط بسیار مهمی است و حتی خود شما در زندگی روزمره تان، دائماً از این نوع ارتباط بهره می برید و خیلی از قهر و آشتیها، سوءِ ظنها، سوءِ تفاهمها و… از ارتباطات غیرکلامی نشأت گرفتهاند.
در ارتباط بین معلمان و دانشآموزان، ۹۰درصدِ ارتباطات را ارتباط غیرکلامی دانستهاند، پس با این حال احتمالاً بیش از ۹۰درصدِ ارتباطات بین زوجین، غیرکلامی است و این۹۰درصد واقعاً مقدار کمی نیست.
خیلی از حرکات جسمی آدمها، پیام دارد و آدمها با دیدن حرکات جسمی یکدیگر میتوانند این پیام ها را دریافت کنند. اگر در جلسهای و یا کلاسی کسی چرت میزند، این نشان دهندهی خستگی ِشخص و یا گرم بودن هواست. اگر کسی میخندد، با لبخندش نشان میدهد از حرفی که زده شده خوشش آمده و ممکن است کسی اشک بریزد و این اشک ریختن، پیامهای زیادی دارد.
بنابراین، قدرتِ ارتباط غیرکلامی از قدرت ارتباط کلامی کمتر نیست؛ چه بسا بیشتر است. در ارتباط غیرکلامی، بحث تصویر و دیدار است به همین دلیل، تأثیر تئاتر و سینما از رادیو بیشتر است و وقتی که شما، فیلمی را میبینید بیشتر تحت تأثیر قرار میگیرید تا زمانی که یک نمایش رادیویی را بشنوید.
وقتی فردی یک نمایش را به صورت رادیویی به اجرا در میآورد، تمام تلاش خود را میکند تا پیامهای غیرکلامی خود را در تُن صدا و لهجهی خود بگنجاند و در این صورت، باز هم میزان تحت تأثیر قرار دادن مخاطب کم است زیرا که ارتباط، از طریق گوش و حس شنوایی برقرار شده است اما بیشترِ ارتباط غیرکلامی، دیداری است و به همین دلیل است که اثر سینما و تئاتر از اثر رادیو بیشتر است.
با این وجود، حس شنوایی، لذت بخشی و لذت گرفتن یک آهنگ موسیقی را کم نمیکند و این آهنگ، باز هم گوش نواز است همانطور که یک تصویر، چشمنواز است! حالا اگر شما صوت و تصویر را در کنار هم داشته باشید و مثلاً موسیقی را به همراه یک کلیپ از طبیعت، در تلویزیون ببینید؛ قطعاً از این کلیپ و صوت و تصویر، بیشتر تأثیر میپذیرید.
گفتیم که بیش از ۹۰درصدِ ارتباطات، غیر کلامی اند. حالا اگر ارتباط غیرکلامی را % ۱۰۰فرض کنیم، %۶۰ از آن مربوط به سر و صورت است و این نشان می دهد که بیشتر ارتباطاتِ غیرکلامی مربوط به چشم ها، ابروها، رنگ چهره، حالت صورت و تکان دادن سر است و اینقدر که سر و صورت، چشم ها، ابروها، رنگ چهره و حالت صورت در ارتباطات بین فردی مؤثرند، دست و پاها مؤثر نیستند و ۴۰درصدِ باقیمانده مربوط به دیگر اعضا هستند.
در ارتباط غیرکلامی بین دو انسان، مثل زن و شوهر، پدرو فرزند، راننده ی تاکسی و مسافر، معلم و دانشآموز و یا مشتری و فروشنده، عناصری وجود دارد.:
فاصله :
فاصله داشتن جزءِ عناصر ارتباط غیرکلامی است. شاید فاصله در بدن آدم نباشد ولی اگر فاصلهای بین دو نفر باشد؛ این فاصله، خود نوعی کلام است.
انواع فاصله :
روانشناسان، چند نوع فاصله را به همراه حالاتی که ایجاد میکنند، مورد بررسی قرار دادند و تحقیق کردند:
– فاصلهی ۰تا ۴۶ سانتی متر (فاصله ی خصوصی ):
فاصلهی بین صفر تا حدود نیم متر را فاصله ی خصوصی می گویند و در بعضی از کتابها هم از این فاصله به فاصله ی عشاق و فاصلهی کسانی که یکدیگر را بسیار دوست دارند، یاد کردند و یا فاصلهای که زن و شوهر در آن قرار میگیرند.
گاهی مرد و زن، با فاصلهی مثلاً ۳متر از هم، در خانه مینشینند و تلویزیون می بینند. این فاصله ی جسمی بین آنها، باعث فاصلهی عاطفیِ آنها با یکدیگر نیز میشود.
در روزهای ابتدایی زندگی، زن و مرد دوست دارند دست هم را بگیرند و در کنار هم باشند، مثلاً سرسفره کنار هم مینشینند و حتی گاهی در یک ظرف غذا می خورند و میخواهند در فاصلهی حدود نیم متر باهم ارتباط برقرار کنند.
هرچه زوجین در فاصلهی کمتری باهم ارتباط برقرار کنند، فاصلهی عاطفی شان هم کمتر شده و بیشتر به هم علاقهمند میشوند.
مثلاً وقتی شما از کسی بدتان میآید، دوست ندارید با او در فاصلهی خصوصی قرار بگیرید و یا اینکه دست او را بگیرید درحالیکه وقتی زن و شوهر، دست هم را میگیرند در نقطهی صفر هستند و هیچ فاصلهای بین آنها نیست اما اگر کسی را دوست نداشته باشید، دوست ندارید دست او را بگیرید و حتی به او دست بدهید و اگر هم دست بدهید، سریعاً دستتان را پس میکشید.
اگر فاصلهی زن و مرد از نیم متر بیشتر شود، فاصلهی عاطفی آنها نیز از یکدیگر بیشتر میشود. اگر هر یک از زوجین دوست نداشت کنار همسرش بنشیند، در این بین مشکلی ایجاد شده است.
پس سعی کنید فاصلهها طولانی نشوند. این فاصلهی حدود نیم متر، فاصلهی مخصوص زن و شوهر است و کمتر کسی در این فاصله وارد می شود.
فاصلهی بین شما و همسرتان اگر زیاد شد، شک کنید که شاید بین شما اتفاقی افتاده است که از فاصلهی خصوصی یا فاصلهی عشاق که ما اسم آن را فاصلهی زن و شوهرها گذاشتیم، خارج شدید.
– فاصله ی بین ۴۶سانتی متر تا۱ متر (فاصله ی شخصی) :
فاصلهی بعدی فاصله ی بین ۴۶سانتی متر تا۱ متر و ۲۵ سانتی متر و حدوداً ۵/۰ تا۵/۱ متر است و به این فاصله، فاصله ی شخصی می گویند.
در فاصلهی خصوصی، شما حریمی دارید که هر کسی را به این فاصله و حریم خود، راه نمیدهید در این فاصله، هیجانات و عواطف در حال بروز کردن هستند و باوجود بروز عواطف و احساسات، فاصله دیگر عقلانی نیست جز در رابطهی بین دو نفر که یکدیگر را بسیار دوست دارند و رابطه ی بین زن و شوهرها!
یعنی وقتی که این دو نفر در این فاصلهی کم، کنار هم مینشینند، عقل زایل میشود و بهترین راه برای اینکه با طرف مقابل حرف بزنید و بتوانید حرف خود را به طرف مقابل بفهمانید، آمدن در این فاصله است.
این نیست که در این فاصله، عقل کاملاً زایل شود ولی احساسات کاملاً برانگیخته میشود یعنی وقتی شما میخواهید با همسرتان حرف بزنید، دست یکدیگر را بگیرید.
در مواقع عصبانیت و وقتی که باهم دعوا می کنید، کنار هم نمی نشینید و فاصله را بین خودتان ایجاد میکنید و حاضر نیستید در فاصلهی کمی با شوهرتان قرار بگیرید.
اگر شما میخواهید با همسرتان حرف منطقی بزنید، باید از فاصلهی خصوصی فراتر روید که به این فاصله، فاصلهی شخصی میگویند.
فاصله ی شخصی مربوط به ارتباطات معمول اجتماعی است که در آن، ارتباطات صمیمانهای برقرار میشود مثل فاصلهی بین دو دوست معمولی.
فاصلهی بین دو دوست معمولی، تقریباً همین فاصله است و در کلاسها بهتر است که شما با فاصله ی نیم متری از هم قرار گیرید و وارد فاصلهی شخصی شوید و فاصله ی نزدیک در واقع کمی 3:04 است بنابراین اینکه زن و شوهر در فاصلهی شخصی ارتباط برقرار کنند نیز خوب است و ارتباط هم عاطفی و هم عقلانی است. اگر ارتباط آنها همیشه در همین فاصله باشد، رابطه شان مثل دو دوست و یا خواهر و برادر است نه زن و شوهر !
– فاصلهی از حدود ۲۵/۱ تا ۵/۳ الی۴ متر است( فاصلهی اجتماعی):
این فاصله، فاصلهی اجتماعی است. این فاصله برای تدریس خوب است و بهتر است که مدرس با ردیف اول کلاس، ۵/۱متر و تا ردیف آخر حدود ۴ متر فاصله داشته باشد.
این فاصله، فاصلهی خوبی برای تدریس است اما فاصلهی خوبی برای ارتباط بین زن و شوهر نیست. این فاصله بین زن و شوهر ، در مهمانیها اتفاق می افتد و زن و مرد، هر کدام با شخص دیگری غیر از همسر، در فاصلهی شخصی یا نزدیک قرار میگیرند و همسر خود را تقریباً فراموش میکنند.
اگر این اتفاق در همهی مهمانیها رخ دهد و شما مشغول تعریف شوید و همسرتان را فراموش کنید و یا در سفرهای خانوادگی و اردوهای خانوادگی، شوهرتان را یادتان رود و هرکدام از شما برای خودتان باشید، خوب نیست و نیاز است که حتی در تفریحهای خانوادگی، گاهی اوقات زن و شوهر در حداقل لحظاتی با هم باشند.
مثلاً اگر همه در حال قدم زدن هستند زن و شوهر باهم و در کنار هم باشند. اگر اینطور باشد که در طی سفرها و اردوها و تفریحهای خانوادگی، زنان برای خودشان و مردان هم برای خودشان باشند و کسی به کسی نباشد، دلخوری ایجاد میشود و ممکن است ارتباط شما با همسرتان کمرنگ شود و در نهایت، ارتباط عاطفی شما کمرنگ میشود. پس سعی کنید بدون اینکه کسی را ناراحت کنید، با همسرتان ارتباط داشته باشید حتی اگر در محدودهی ارتباط شخصی باشد!
– فاصله ی عمومی که از۴ تا ٨متر (فاصله ی عمومی) :
فاصلهی دیگری هست بنام فاصله ی عمومی که از۴ تا ٨متر و یا ٧٠/٣ تا ۸است. در این فاصله، ارتباط غیرکلامی، کم تأثیر یا غیرمؤثر میشود یعنی با حرکات سر و صورت و بدن، ارتباط چندانی نمیتوانید برقرار کنید. این فاصله هم مربوط به زوجین نیست البته مواقعی که دلخوری و ناراحتی پیش میآید ممکن است اتفاق بیفتد.
حرکات بدن :
وقتی زن و شوهری باهم به خرید میروند، مرد به خاطرِ برداشتن گامهای بلندتر و یا به دلیل نداشتن حوصله، از زن که مشغول تماشای ویترینها و پرسیدن قیمت است جلو میافتد
و مثلاً ممکن است مرد از خیابان رد شده باشد و به آن طرف خیابان رفته باشد ولی زن هنوز همان طرف خیابان مانده باشد و شاید مرد با ایجاد این فاصله پیام و قصدی نداشته باشد و شاید هم بخواهد این پیام را برساند که وقت را نباید تلف کرد اما ممکن است از نظر زن این فاصله معنیهای متفاوتی داشته باشد،
مثلاً اینکه زن با خود بگوید همسرش او را دوست ندارد که به او اهمیت نمی دهد و یا اینکه مرد می خواهد به زن بی احترامی کند و یا مثلاً زن به مرد میگوید چرا زن و مردهای دیگر با هم راه میروند و وقت رد شدن از عرض خیابان، مرد طرف ماشینها راه میرود که در صورت تصادف هم، ماشین به زن برخورد نکند.
در رابطهی بین زن و شوهر هم این گام برداشتنهای تند و یا آهسته و یا همراهی کردن همسر در عبور از عرض خیابان با پیامهایی همراه است و ممکن است تفسیر هر کدام از این پیامها برای زن و مرد، متفاوت باشد مثلاً مرد فکر میکرده که زن همراه او است و لباس او را گرفته و با او راه میآید اما زن حرف خودش را میزند که تو مرا دوست نداری و میخواستی مرا تنها بگذاری و به من بی احترامی کنی!
این پیام و رفتارها در خانه هم برای شما اتفاق افتاده است. مثلاً مرد با عصبانیت و با ناسزاگویی به سمت شما خیز بر میدارد و شما احساس ترس و وحشت میکنید اما اگر مرد با لطافت و نرمی به شما نزدیک شود، احساس آرامش خاصی به شما دست میدهد.
اگر رابطهی شوهر شما همیشه همراه با عصبانیت باشد، وقتی که به شما نزدیک می شود و در کنار شما قرار می گیرد در شما اضطراب ایجاد میشود و میگویید شاید الآن میخواهد مرا کتک بزند اما اگر شما با مهربانی به شوهرتان نزدیک شوید، حتی اگر او عصبانی باشد ممکن است با دیدن نرمی و لطافت و مهر شما، عصبانیت او هم فروکش کند
اما حالا فرض کنید که مرد عصبانی است اگر شما هم پشتتان را به مرد کنید و برگردید؛ با این حرکت، شما پیامی جز اینکه تو برای من مهم نیستی و من حوصلهی تو را ندارم را منتقل نمیکنید و مرد با این حرکت و پیام شما بیشتر عصبانی میشود.
پس حرکت کردنِ زن یا مرد به طرف همسرش، هرکدام پیام خاصی دارد و اگر شما میخواهید حرف خوبی با مرد بزنید و حرف خود را به کرسی بنشانید؛ حرکت، پیام دارد.
یکی از عناصر ارتباط غیرکلامی، حرکات بدن است که60 درصدِ حرکات بدن، مربوط به سر و صورت است. آقایی میگفت که وقتی صبحها از خواب بیدار میشوم و به زنم که با چشمان بسته، به ابروهایش اخم دارد نگاه میکنم، لَجَم میگیرد و از این اخلاق او بَدَم میآید و وقتی هم که به او میگویم چرا اخم کردی مثلاً میگوید اتفاق دیشب را یادت هست و یادت هست که تو از من دفاع نکردی ؟
یعنی زن، هنوز اتفاقات گذشته را به یاد دارد و یا ممکن است زن، شب کابوس دیده باشد و صبح با همان حالت بیدار شود. در واقع، زن با این حرکتِ غیرکلامی، مرد را ناراحت کرده است.
پس وقتی که زن و مرد با هم اختلافی دارند باید همان موقع با هم صحبت کنند تا صبح که از خواب بیدار میشوند، هر دو با حالت خوبی بیدار شوند وگرنه این روی مرد اثر میگذارد و مرد با حالت عصبانیت از خانه خارج میشود. پس شما وقتی که از خواب بیدار میشوید، دست و صورتتان را بشویید و صبحانه را بخورید، آنوقت اگر خواستید اَخم کنید.
* پیش آمده که مردی میخواسته از همسرش طلاق بگیرد و دلیل طلاق را گفته: یک روز پیش نیامده که این خانم با روی خوش از خواب بیدار شود. پس باید بگوییم که حالت چهره، پیامی به همراه دارد و این پیام ممکن است مثبت یا منفی باشد.
وقتی که شما و همسرتان میخواهید با هم صحبت کنید و روی صندلی نشستهاید، اگر میزی جلوی صندلی شما باشد، این میز مانع برقراری ارتباط میشود و در نتیجه فرد با شما ارتباط بسته برقرار میکند و اگر میز را را بردارید ارتباط به راحتی انجام میگیرد.
مثلاً اگر بین صندلی دو نفر، میز نباشد ارتباط آنها صمیمی است اما اگر بین آنها میزی قرار گیرد، ارتباط بسته میشود پس وقتی که میخواهید با شوهرتان صحبت کنید اگر شما یک طرف میز و همسرتان طرف دیگر نشسته یا مثلاً بین صندلی شما گلمیزی قرار دارد، این فاصله و میز و گلمیز مانع ارتباط شماست و بهتر است که گلمیز را بردارید و یا در کنار او بنشینید.
در حرکات سر و صورت، حرکات چشم خیلی مؤثر است پس وقتی که میخواهید باهم ارتباط برقرار کنید به چشم هم نگاه کنید. اگر به چشمان هم نگاه نکنید، ارتباط ناقص میشود.
افراد خجالتی معمولاً سرشان را پایین میگیرند ولی کسانی که کمی اعتماد به نفس دارند، سرشان را بالا میگیرند و در چشم فرد مخاطب نگاه میکنند و با او حرف میزنند. اگر نگاهها در هم گره بخورد و چشم در چشم قرار بگیرد، ارتباط روانتر و راحتتر برقرار میشود و مؤثرتر است مثل بچهها که گفتیم صورت شما را به سمت خود میگردانند تا به چشم او نگاه کنید.
اگر فاصلهی زن و مرد در حد صمیمی و کمتر از نیم متر باشد، آیا در تربیت فرزندان اثر نمیگذارد و بچه ها حساس نمیشوند ؟ برای بچهها این طبیعی است که مادر و پدر، سر سفره و هنگام تماشای تلویزیون و بیشتر وقتهای دیگری که در منزل هستند کنار هم بنشینند منتهی اگر رفتار سخیفی نشان دهند، خوب نیست .
پیشنهاد این است که رابطهی زن و شوهر پیش چشم بچهها رابطهی شخصی باشد تا بچهها هم احساس آرامش بیشتری کنند اما اگر از زن و مرد، رفتار خوبی سر نزند مثلاً اینکه سر روی شانهی هم بگذارند و یا دست هم را بگیرند، بچه حساس میشود و تأکید میشود که زن و مرد با هم رابطهی خوبی داشته باشند .
اگر زن و مرد هر کدام برای خودشان باشند، بچهها میفهمند که مشکلی در رابطهی آنها پیش آمده و ممکن است این سردمزاجی در رفتار بچهها هم پرورش یابد، بنابراین رابطهی زن و شوهر میتواند هم تأثیر مثبت و هم تأثیر منفی بر روی بچهها داشته باشد.
زن و مرد باید در فضای خانه باهم شوخی کنند تا فضای خانواده شاد باشد و فضای خانه باید یک فضای عاطفی ِ زیبا باشد. ابراز محبت بین زن و شوهر تا حدی که برای بچهها تحریک کننده نباشد و در آنها حساسیتزایی نکند باید انجام شود
و مرد به زن بگوید که او را دوست دارد و زن هم ابراز عشق و علاقه کند، گرچه ممکن است که به زبان نیاورند اما باید با رفتار، این عشق و علاقه را نشان دهند. مثلاً زن به بچهها میگوید تا پدر نیامده به غذا دست نزنید و صبر داشته باشید و این یعنی که زن، مرد را دوست دارد و به او احترام میگذارد همچنین باعث میشود که بچهها هم این عشق و احترام را یاد بگیرند و تجربه کنند.
برگرفته از سخنرانی حاج اقا مقامی _ تابستان88
مهکام مجله اینترنتی آموزش خانواده – رازهای همسرداری موفق
منبع : nahad.sums.ac.ir